رمزینه های اندامی – رخساری در دیوان فروغی بسطامی

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 416

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

AEPL01_079

تاریخ نمایه سازی: 30 دی 1397

چکیده مقاله:

زبان رمزی و قراردادی در ادبیات، ویژه مکتب تصوف و عرفان است. عرفا برای گریز از اتهامات و در امان ماندن و در عین حال اشاعه اندیشه های خود، در دوره ای که تصوف به اوج خود رسیده بود، با ورود به ادبیات، به ویژه شعر، از واژگانی که بین اهالی این مکتب وضع شده بود، استفاده می کردند. از آنجا که عشق بن مایه سخن عارفان است، لذا برای فرافکنی، دستاویزی بهتر از واژگانی مرتبط با عشق و معشوق، نیافتند. در این میان در اغلب اشعار وصف اندام های معشوق به ویژه اندام های صورت، از بسآمد بالایی برخوردار است. هر یک از اندام ها همچون لب، دهان،چشم و ابرو، زلف و زنخدان، در یک معنای مجازی و یک معنای حقیقی ذکر شده اند. صاحبدلان معنی مورد نظر را استنباط می کردند و مردم عادی استنباطی در خور خویش. فروغی بسطامی از جمله شعرایی است که با اعتقاد و گرایش به عرفان و تصوف در دوره ای از زندگی خود، خیلی از این واژگان را در غزلیاتش مورد استفاده قرار داده که اندام های صورت به عنوان رمز از دیگر اندام های بدن بیشتر مورد توجه این شاعر قرار گرفته است.این پژوهش با تکیه بر این دیدگاه، ابیات مورد نظر را که صبغه ی عرفانی داشته اند، استخراج و با استفاده از کتب شرح اصطلاحات عرفانی، مورد بررسی قرار داده است.

نویسندگان

مصطفی سالاری

استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد زاهدان –ایران.

ژیلا کاکاپور

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان –ایران.