بررسی کاربردهای نسبت معماری اسلامی با نظریه کهن تشابه عالم صغیر و کبیر

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 506

فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ACIAU01_138

تاریخ نمایه سازی: 1 دی 1397

چکیده مقاله:

این پژوهش به بررسی کاربرد نظریه فلسفی - عرفانی تشابه عالم صغیر یعنی تصور انسان به منزله جهانی کوچک و عالم کبیر یعنی منظومه بزرگ جهان هستی، در حوزه ی معماری اسلامی می پردازد. با توجه به این نظریه، انسان در مقیاس کوچک تری آیینه تمام نمای سراسر کاینات است. مقاله حاضر، بر مبنای این نظریه کهن، از طریق استنباط و استدلال منطقی و با بیانی تحلیلی، توصیفی، بعد از تعریف نظریه تشابه عالم صغیر و کبیر و پیشینه آن، به کاربرد آن در معماری اسلامی می پردازد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد، این نظریه، مبنایی برای طراحی ساختار معماری شهرها و خانه های قدیم در دوران پس از اسلام بوده است و یکی از خواستگاه های نظری و اصلی معماری اسلامی، داشتن تناظر میان قابلیت های معماری و مراتب وجودی انسان و هستی است. در معماری اسلامی، معمار سعی دارد، از طریق معماری، به شکلی نمادین جایگاه حقیقی انسان را در هستی به او یادآوری کند، به همین جهت، هستی را در کلی ترین شکل خود در معماری بازسازی می کند و انسان را به عنوان حاکم اصلی فضا، در میان کل هستی قرار می دهد. این معماری به انسان کمک می نماید تا با ابزار ادراکی خود، درک مناسبی از مراتب هستی به دست آورده و بستر اغنای نیازهای مراتب سه گانه نفس خود را متناسب با مقتضیات زمانی و مکانی، فراهم آورد.

نویسندگان

وحیده شاهینی

دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی معماری، دانشگاه فردوسی مشهد

جعفر طاهری

استادیار دانشکده معماری و شهرسازی ، دانشگاه فردوسی مشهد