منشا وجودی شر در فلسفه افلاطون

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 447

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ORJ-6-11_008

تاریخ نمایه سازی: 23 آبان 1397

چکیده مقاله:

بدون شک در دنیای پیرامون ماشر و فساد و ناگواری های بسیاری مثل بیماری و جهل و فساد و سیل و زلزله و مانند آن به چشم می خورد، که در وجود و واقعیت داشتن آن ها نمیتوان تردید کرد.شر از مباحث مهم در فلسفه، به یژهو در مابعدالطبیعه است و دقیقا به همین دلیل متفکران بزرگ همواره در باب آن اندیشیده اند و سعی در تبیین آن داشته اند. در این میان افلاطون، که یکی از فیلسوفان بزرگ و اثرگذار است نظری خاص ارایه کرد که بعدها تحت عنوان نظریه عدمی بودن شر مورد توجه فیلسوفان قرار گرفت. این مقاله بر آن بوده که ضمن سعی در پژوهش و تلاش برای فهم نظر افلاطون در باب شر، معنای عدمی بودن شر از نظر او را بکاود. بدین منظور این مقاله با استناد به آثار خود افلاطون نشان می ده که افلاطون شر را امری وجودی میدانسته و منظورش از عدمی بودن آن نیزباید در پرتو نظریه مثلش فهمیده شود. به علاوه این مقاله کوشیده است تا مطابق با نظر افلاطون منشا ورود شر را به عالم توضیح دهد.

کلیدواژه ها:

دمیورگوس ، شرمحصل ، شر عدمی ، شر نسبی ، ضرورت یا علت سرگردان

نویسندگان

فاطمه بختیاری

استادیار دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه رازی