بررسی عوامل اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی مرتبط با نگرش زنان نسبت به کودک آزاری

هدف از این تحقیق، بررسی عوامل اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی مرتبط با نگرش زنان متآهل شهر شیراز نسبت به کودک آزاری می باشد.. در این تحقیق از نظریه یادگیری اجتماعی آلبرت بندورا و نظریه منابع گود استفاده شده است. این تحقیق به شیوه پیمایش انجام شده است و داده ها به وسیله پرسشنامه از 400 نفر از زنان شهر شیراز جمع آوری شده است. جهت سنجش نگرش زنان نسبت به کودک آزاری که متغیر وابسته ما بود، آن را در چهار بعد کودک آزاری جسمی، کودک آزاری روانی، کودک آزاری اجتماعی و کودک آزاری اقتصادی مورد بررسی قرار دادیم. ارزیابی یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss انجام شد. فرضیه های اصلی این تحقیق یعنی رابطه تجربه خشونت در خانواده خاستگاه و مشاهده خشونت در خانواده خاستگاه با نگرش زنان نسبت به کودک آزاری یک رابطه معنادار و مثبت بود، به این معنی که افرادی که در خانواده خاستگاهخشونت را تجربه و مشاهده کرده بودند نگرش مثبتی نسبت به کودک آزاری داشتند . در مجموع متغیرهای وارد شده به رگرسیون چند متغیره، توانست 13/2 درصد از متغیر وابسته در جمعیت نمونه را تبیین کند.

کلیدواژه ها:

کودک آزاری ، تجربه خشونت در خانواده خاستگاه ، مشاهده خشونت در خانواده خاستگاه