بررسی توان جذب افلاتوکسین B1 توسط جاذب های نانوساختار و نانوحفره آلومینوسیلیکاتی در شرایط برون تنی و درون تنی

سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 272

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LSFE01_176

تاریخ نمایه سازی: 16 تیر 1397

چکیده مقاله:

هدف از این مطالعه بررسی کارایی چند نوع جاذب آلومینوسیلیکاتی مختلف برای سمیت زدایی AFB1 در شرایط برون تنی و همچنین کاهش غلظت AFM1 شیر گاوهای شیرده تغذیه شده با جیره آلوده به AFB1 بود. نمونه های آزمایشی شمامل 3 نمونه آلومینوسیلیکات طبیعی به نام های S1 الی S3 بودند. در مرحله اول نمونه های آلومینوسیلیکاتی به لحاظ ظرفیت جذب AFB1 در شرایط برون تنی ارزیابی شدند و فراسنجه های جذب شامل Qmax (بیشینه ظرفیت جذب) و Kd ( ثابت توزیع) بر اساس معادله جذب ایزوترم لانگمویر تعیین شد. مرحله دوم آزمایش با استفاده از 20 راس گاو شیرده هلشتاین با روزهای شیردهی (فرمول در متن اصلی مقاله) و میانگین تولید شیر (فرمول در متن اصلی مقاله) کیلوگرم در روز، در قالب طرح کاملا تصادفی با اندازه گیری تکرار شده در زمان، و به مدت 23 روز اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی بر اساس افزودن روزانه 120 گرم از چند نوع جاذب آلومینوسیلیکاتی شامل S1 و S2 و S3 به جیره پایه (AFB1) حاوی 136 میکروگرم آفلاتوکسین B1 در کیلوگرم ماده خشک جیره، تنظیم شدند. نمونه گیری از شیر برای تعین افلاتوکسین M1 و ترکیبات شیر دوبار و در روزهای 15 و 23 دوره آزمایشی انجام شد. بررسی جذب AFB1 در شرایط برون تنی نشان داد که نمونه ازمایشی S3 بیشترین ظرفیت جذب (0/284 مول AFB1 در کیلوگرم جاذب( و نمونه S1 کمترین ظرفیت جذب (0/179) را داشتند. نتایج مرحله دوم آزمایش نشان داد که افزودن AFB1 و جاذب های آلومینوسیلیکاتی به جیره گاوهای شیرده هلشتاین، بر تولید شیر روزانه و همچنین ترکیبات شیر (شامل چربی، پروتیین، لاکتوز) تاثیر معنی داری نداشتند (P> 0/05) با این وجود میانگین غلظت AFM1 شیر به طور معنی داری تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت (P<0/001) و میانگین غلظت AFM1 در تیمار کنترل )بدون جاذب( و تیمارهای حاوی جاذب های آلومینوسیلیکاتی S1 و S2 و S3 به ترتیب برابر با 2/36 و 2/40 و 1/98 و 1/12 میکروگرم در کیلوگرم بود. به طور کلی افزودن جاذب S3 و S2 به جیره گاوهای شیرده به ترتیب موجب کاهش 53 و 16 درصدی غلظت AFM1 شیر شد، اما جاذب S1 هیچ تاثیری بر غلظت آفلاتوکسین شیر نداشت. نتایج این مطالعه بیان می کند که ترکیبات جاذب آلومینوسیلیکاتی مختلف به دلیل داشتن ترکیبات و ویژگی های فیزیکوشیمیایی مختلف، در جذب و سمیت زدایی AFB1 بسیار متفاوت بوده و برای تایید کارایی هر ترکیب جاذب، انجام آزمایشات مزرعه ای موردنیاز است.

نویسندگان

م مجتهدی

عضو هییت علمی گروه علوم دامی دانشگاه بیرجند

م دانش مسگران

عضو هییت علمی گروه علوم دامی دانشگاه فردوسی مشهد

س.ع وکیلی

عضو هییت علمی گروه مهندسی شیمی دانشگاه کاشان

م.ر حیاتی اشتیانی

عضو هییت علمی گروه مهندسی شیمی دانشگاه کاشان