تاملاتی در اندیشه های دنیاگریزی و مرگ اندیشی باباطاهر همدانی

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 341

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MAFAKHERCONF01_030

تاریخ نمایه سازی: 16 تیر 1397

چکیده مقاله:

بنابر عقیده صاحب نظران و تحقیقات پژوهشگران، باباطاهر همدانی از سخن پردازان عارف و صوفی مسلک عصر سلجوقی است. این دوره تاریخی، از لحاظ سیاسی و دینی دارای شرایط خاصی بود. صوفی گری که حاکمان سلجوقی آن را در راستای سیاست های خاص خود، ترویج می نمودند، ادامه زهد و ساده زیستی صدر اسلام بود که بعدها و به دلایل گوناگون به افراط کشیده شد و تصوف نام گرفت. تصوف در سیر تکاملی خودش، مراحل و مقاماتی یافت. زهد و دنیاگریزی یکی از مقامات هفت گانه آیین تصوف است که تاصوفی خود را از تعلقات دنیوی رها نکند، به مقامات دیگر راه پیدا نمی کند و معرفت کامل به دست نمی آورد. باباطاهر همدانی هم تحت تاثیر فرامین قرآنی و آداب صوفیانه، خود را از وابستگی های دنیا رها می کند و آن را خوار و ناچیز می شمارد. وی در خصوص مرگ هم دارای حالات عرفانی خوف و رجاء است. زمانی که جلوه های هیبت حق در دلش وارد می شود از مرگ بسیار می هراسد و از عاقبتش بیمناک می شود و زمانی هم که شوق دیدار الهی در وجودش شعله می کشد و قلبش به رحمت و لطف حق تعلق می یابد، مرگ طلبی دارد و از آن استقبال می کند.

نویسندگان

مریم وحیدی

دانشجوی دکتری ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد مشهد

محمد برات زاده

دانشجوی کارشناسی ارشد حسابرسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نیشابور