مقایسه حافظه فعال و راهبردهای یادگیری خود تنظیمی در بین دانش آموزان تیزهوش و عادی دوره دوم متوسطه شهر سنندج سال 95

هدف از پژوهش حاضر مقایسه حافظه فعال و یادگیری خود تنظیمی در بین دانش آموزان دختر مدارس تیزهوش و عادی دوره دوم متوسطه بود. طرح پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا از نوع علمی - مقایسه ای ( پس - رویدادی) است. به همین منظور از میان دانش آموزان مدارس تیزهوشان دوره دوم متوسطه سطح شهر سنندج در تمامی پایه های تحصیلی (دو مدرسه) 60 نفر و از بین دانش آموزان مدارس عادی 100 نفر به شیوه خوشه ای و تصادفی انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفته اند ابزارهای سنجش برای حافظه فعال ازمون سنجش ظرفیت حافظه فعال دانیمن و کارپنتر (1980) و یادگیری خود تنظیمی پرسش نامه راهبردهای یادگیری خود تنظیمی (MSLQ) پینتریج و دیگروت بود.داده های بدست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بررسی مولفه های متغیرهای پژوهش (حافظه فعال و راهبردهای یادگیری خود تنظیمی) نشان داد که بین دانش آموزان تیزهوش و عاجی از لحاظ پردازش، اندوزش و راهبردهای فراشناختی و باورهای انگیزشی تفاوت معنی داری مشاهده شد. اما بین دو گروه از لحاظ مولفه راهبردی شناختی تفاوت معنی دار نبود. این نتایج می تواند بیانگر این باشد که دانش آموزان تیزهوش و بدی از راهبردهای شناختی یکسانی در امر یادگیری استفاده می کنند ولی از نظر ظرفیت حافظه فعال با یکدیگر تفاوت داشته و همچنین در یادگیری از راهبردهای فراشناختی و انگیزشی متفاوتی استفاده می کنند.

کلیدواژه ها:

حافظه فعال ، راهبردهای یادگیری خود تنظیمی ، دانش آموزان تیزهوش و عادی