زهره ترابی - گروه معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان

انسان دارای استعدادهای بالقوه است که می بایست این استعدادها بصورت بالفعل درآید در حرفه معماری و خصوصا در تفکر طراحی لازم است با شناختی صحیح از نحوه فکر کردن و مراجعه به این استعدادها دست بکار گردید.در روانشناسی شناخت گرایی که در آن منشا سیستم پردازش"دانش" مغز انسان معرفی شده است رفتار و تصمیم های انسان بر اساس فعالیت های ذهنی او تعریف می شود و با رویکردی ممتاز از نظر رفتارهای ادراکی به طرحی می نگرد،که از این حوزه می توان با تفاوت میان مسائل ادراکی در زنان و مردان، تفکر طراحی معماری را در فرایند طراحی تبیین نمود، آنچه در نوشتار حاضر ارائه می شود اصولی است که از پژوهش های مربوط به مغز برای یادگیری اثرگذار طراحی استخراج می شوند.فرایند طراحی مجموعه مراحلی است که یک معمار به صورت خوآگاه یا ناخودآگاه برای رسیدن به طرح و ایده های خود طی می کند در مورد روند این فرایند و انواع آن بحث های بسیاری صورت گرفته است یکی از مواردی که شاید در روند خلق یک اثر کمتر بررسی شده است شالوده و بنیانهای فکری خالق اثر است البته نمی توان حد و مرز و قاعده و قانون مشخصی برای ذهن طراح در نظر گرفت ولی بنیانهای فکری طراح از جمله مواردی است که بر اثر وی تاثیر انکار ناپذیری دارد. این مقاله ضمن مروری بر مقوله تفکر به معرفی انواع تفکر می پردازد تا به این ترتیب به گونه های فکر کردن در حین فرایند طراحی توجه گردد،سپس با بهره گیری از شیوه تفکر زن بحث خلاقیت را مطرح می سازد.

روانشناسی شناخت گرایی،فرایند طراحی،خلاقیت،تفکر