پوزیتیویسم؛ گسست و تحول نظری در اندیشه های سیاسی و جامعه شناختی

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 542

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PESLSCONF01_644

تاریخ نمایه سازی:

چکیده مقاله:

حیات اندیشه سیاسی و علوم اجتماعی از ابتدا با موضوع نحوه تفکر و حل مسایل رابطه ای دو سویه داشته است. بارقه های اندیشه اثباتی به اشکال متعدد نزد اندیشمندان مطرح گشته و در دوره های مختلف به تناوب تفاسیر متعددی را بر جای گذاشته است.. در این پژوهش در راستای پاسخ به این سوال بر آمده ایم که تفکر پوزیتیویستی در اندیشه های سیاسی و جامعه شناختی در ارتباط با علوم اجتماعی چه تحولی را طی نموده است و در راستای آن وارثان این تفکر در قرن اخیر چه تحولی در نگاه اثباتی فراهم آورده اند و مالا منتقدان آنها چگونه به این تحول نگریسته اند. در پاسخ این فرضیه در ساختار پژوهش بررسی شده است که تفکر پوزیتیویستی با تحول در ماهیت اندیشه های سیاسی و جامعه شناختی، علیرغم خدمات اولیه به علوم اجتماعی و فلسفه به مرور از نقش خویش عدول نموده و علوم اجتماعی را خادم علوم دقیقه قرار داده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است اصحاب وین نوع افراطی و تکامل یافته تفکر اثباتی در قرن بیستم با حذف متافیزیک و فلسفه و نگاه تحقیرآمیز به علوم اجتماعی و تصلب در معیارهای اثباتی، مورد انتقاد و هجوم فرانکفورتی ها و پسامدرن ها قرار گرفته و تا حدی سیطره تاریخی آنها را تقلیل داده اند. منتقدان با رد مبانی اثباتی، روشنگری،تجدد، شییی شدگی، وحدت روشی، فراوایت گری، کلان نگری، حذف سوژه، نفی کنشگری و جایگاه ذهن و سلطه تمامیت خواه ابزارگرایی را به چالش کشیدند.

نویسندگان

مهدی شاهین

استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه لرستان

مظفر حسنوند

دانشجوی دکتری علوم سیاسی، گرایش اندیشههای سیاسی، دانشگاه شیراز