بررسی تناسب ابعاد ساختار سازمانهای دولتی با الزامات دانشی در محیطی پویا مورد مطالعه: بیمه مرکزی ایران

هدف اصلی این پژوهش توسعه ابعاد ساختار سازمانهای دولتی متناسب با الزامات دانشی محیط پویای نوین میباشد. به منظورجمع آوری اطلاعات، پرسشنامهای طراحی شده که وضعیت ساختار سازمانی بیمه مرکزی ایران در ابعاد ساختاری مدل رابینز یعنی پیچیدگی، رسمیت و تمرکز سازمانی سنجیده است. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات، نتایج حاصله با ساختار سازمانی متناسب با الزامات دانشی محیط پویای نوین که برگرفته از ادبیات نظری پژوهش است تطبیق داده شده تا از این طریق موارد افتراق ساختار سازمانهای دولتی با ساختار سازمانی مطلوب مشخص گردد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کارشناسان بیمه مرکزی ایران است که از بین آنها با روش نمونه گیری تصادفی تعداد 75 نفر انتخاب شده است. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که ساختار سازمانی مطلوب سازمانهای دولتی، ساختار سازمانی مبتنی بر دانش است که علاوه بر پیچیدگی، رسمیت و تمرکز سازمانی کم، ابعاد ساختاری آن نیز توسعه یافته باشد؛ لیکن ساختار سازمانی موجود سازمانهای دولتی، ساختاری مکانیک است که از پیچیدگی، رسمیت و تمرکز سازمانی بالا برخوردار بوده و ابعاد آن نیز توسعه یافته نمیباشد. نتایج حاصل نشان دهنده آن است که بین ابعاد ساختار سازمانی موجود و مطلوب در تناسب با الزامات دانشی محیط پویا، تفاوت معنی داری وجود دارد.

کلیدواژه ها:

ابعاد ساختار سازمانی ، الزامات دانشی ، محیط پویا ، ساختار سازمانی مبتنی بر دانش ، ساختار سازمانهای دولتی ، بیمه مرکزی ایران