ارکان فتح الهی - کارشناس ارشدعلوم سیاسی

پژوهش حاضر درصدد بررسی مصادیق بدکارکردی های دولت دهم می باشد.بی ثباتی سیاسی یکی از موانع اصلی حکومت ها در ایفای کارکردهای عمومی بوده و کارآمدی آنها را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. بر اساس نتایج به دست آمده در این پژوهش در دوره دهم ریاست جمهوری نظام جمهوری اسلامی با سه چالش بزرگ مواجه شد که به صورت زنجیره ای به یکدیگر متصل بودند.سه چالش یادشده در حوزه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بود، این چالش ها منجر به ایجاد بدکارکردی های فراوانی در سه حوزه شد. چارچوب فکری دولت احمدی نژاد دارای ویژگی هایی همچون آرمان گرایی افراطی، شتابزدگی در اقدام، تقدم عمل بر علم، تقابل تعهد و تخصص و عدم امکان سنجی و تحلیل هزینه و فایده سیاست ها و طرح های اقتصادی بود که زمینه های بحران مشروعیت دولت وی را فراهم ساخت که مهم تر از همه بروز حوادث 88 بود که دولت دهم را با چالش های فراوان مواجه ساخت.تبعات این رویکرد عبارت بودند از کاهش عقلانیت اقتصادی، تکیه بر ذهنیت به جای واقعیت، خود نظام پنداری، توهم توطیه، حلقه های تکراری حذف، وابستگی بیشتر به منابع نفتی بود.

ثبات سیاسی، بدکارکردی، دولت دهم، محمود احمدی نژاد