مقایسه سیاست های خارجی بوش پسر و اوباما در مقابل ایران

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 597

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

FHSAROLP01_450

تاریخ نمایه سازی: 17 آبان 1396

چکیده مقاله:

بعد از انقلاب اسلامی سیاست آمریکا در قبال ایران همواره با نگرش خصومت آمیزی توام بوده است. اوایل انقلاب و ماجرای دشمنی های دولت کارتر و اشغال سفارت آمریکا در تهران، همکاری موثر دولت ریگان با صدام حسین در جنگ 8ساله بر علیه ایران، افزایش تحریم هایاقتصادی در دوران کلینتون و بالاخره اعلام نام ایران به عنوان محور شرارت درسال 2002 توسط جرج بوش.فشار زیادی از سوی گروه های نیوکان در درون و بیرون دولت بوش وجود داشت که به مسیلهی تغییر رژیم در تهران اولویت داده و اصل را بر عدم مذاکره با دولت شرور قرار داده بود. مختصرا می توان سیاست بوش نسبت به ایران را دیپلماسی زور نامید، سیاستی که اساسا بر اقدامات تنبیهی (تحریم های اقتصادی و فشارهای نظامی و سیاسی) برای گرفتن امتیاز از طرف مقابل متکی است. باراک اوباما با محوریت شعار تغییر توانست از ابتدای سال 2009سکان ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا را به دست آورد و برخی تصمیمات و دستورات او را در طول دوره ریاست جمهوری اش باعث تغییراتی در سیاست خارجی و روابط بین المللی این کشور با کشورهای دیگر از جمله ایران شده او واژه قدرت هوشمند را به عنوان سیاستجدید کاخ سفید مطرح کرد که برای اولین بار توسط هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه و دوره اول کشوربا او در کنگره بیان شد که امروزه به عنوان مهم ترین ابزار در برابر ایران به شمار می آید. مذاکرات اخیر مشهور به ژنو2 در خصوص مسایل هسته ای ایران حاصل تغییر سیاستخارجی باراک اوباما می باشد که به مهم ترین مسایل کشور ما نیز تبدیل شده است

نویسندگان

مهدی کرمی

کارشناس ارشد روابط بین الملل، دانشکده علوم انسانی، گروه علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قم، قم، ایران.