رواج طلاق و رکود ازدواج

امروزه بیشترین دغدغه ی خانواده ها در امر ازدواج عدم اعتماد به طرف مقابل است چرا که بی حیایی در جامعه رواج پیدا کرده است ، تابه حال عمومابدنبال رفع مشکل بد حجابی بوده اند اما بی حیایی و بی اعتقادی به مبانی و اصول اخلاقی و پای بند نبودن به دین و مذهب مهلک تر از بدحجابی شده است ، با توجه به شرایط کنونی جامعه که جوانان با اوقات بیکاری فراوانی درگیرند ، نفس اماره ، جنگ نرم فرهنگی و عده ای سودجو به جهت کسب درآمد در کمین جوانان ناپخته و سست اراده قرار گرفته اند ، روزبروز مشکل خانواده ها بیشتر شده چراکه افراد نیاز جنسی خود را با کمترین هزینه برطرف کرده و از ترس مسیولیت و مشکلات مالی قدرت و تمایل به ازدواج ندارند و از طرف دیگر دختران دم بخت از ترس این که ممکن است طرف مقابل درگیر زن و دختران دیگر باشد و نمی توان به عنوان یک تکیه گاه به او اعتماد کرد جرات تصمیم گرفتن به ازدواجرا ندارند.وقتی که پای صحبت دختران می نشینید متوجه می شوید که عدم اعتماد به آقایان باعث شده که از فکر و تصمیم به ازدواج منصرف شوند .اگر وضعیت اقتصادی خانواده ها بهتر می شد وجوانان وقتشان را با کار کردن پر می کردند و اوقات بیکاری کمتری داشتند طبعا آمار طلاق کمتر و آمار ازدواج بالا می رفت .موضوع دیگر قابل تامل در رابطه با طلاق این است که قبح مسیله ریخته و طرفین به راحتی و توافقی ازهم جداشده و هر کس به دنبال مسایل خود می روند و مشکل به شکل دیگرمطرح می شود .وقتی که پدر خانواده ازد خترش می خواهد که جوانان پولدار و خانواده دار را پیدا کرده و از آنان اخاذی کند و خود را غالب کند، وقتی که کنترل در خانواده ها نیست و زنان متآهل آزادانه به مسایل غیر شرعی می پردازند و قانون هم جلودار آنها نیست ،وقتی که با ادعای هر خانمی مردرا به محاکمه می کشند ومجبور به ازدواج می کنند شرایط ازدواج با روند معمول طی نمی شود نتیجه معکوس شده و منجر به طلاق شده و ترس از ازدواج بیشتر می شود .اگر مراکز مروج دین و مذهب افراد پخته ای تربیت کند ووضعیت فرهنگی جامعه دغدغه مهم مسیولین باشد ، اگر وضعیت کار جوانان سروسامان بگیرد و وقت بیکاری کمتری داشته باشند شاید آمار طلاق کمتر شده و رشد ازدواج بالا رود

کلیدواژه ها:

فرهنگ ، اقتصاد ، طلاق ، ازدواج