آشنایی کودکان با مفهوم خداوند بر اساس قصه موسی و شبان و تطبیق آن با مراحل رشد شناختی پیاژه

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 768

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PESLSCONF01_007

تاریخ نمایه سازی:

چکیده مقاله:

برجسته ترین ویژگی مثنوی معنوی جنبه تعلیمی وتربیتی آن است. قصه موسی و شبان در دفتر دوم مثنوی معنوی آیینه تمام نمای شکل گیری مفهوم خداوند در کودکان است که قابل مقایسه با نظریه های روانشناسی رشد است. بر این اساس در این پژوهش هدف توصیح دادن نحوه تربیت دینی در شکل گیری مفهوم خداوند براساس قصه موسی و شبان در مثنوی معنوی و مقایسه با دیدگاه ه رشد شناختی ژان پیاژهاست. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی بوده که ابتدا به شناسایی مفاهیم اساسی مرتبط با تربیت دینی در داستان موسی وشبان پرداخته، سپس ارتباط این مفاهیم را با یادگیری مفهوم خداوند در کودکان در یک چارچوب منطقی مورد بررسی و در مقایسه با نظریه رشد شناختیژان پیاژه به عنوان طرح اولیه ارایه شده است .بطور کلی اصولی که از این داستان برای آموزش مفاهیم دینی استنباط می شوند شامل این است که درآموزش مفاهیم دینی به کودکان باید با زبان خودشان با آن ها حرف زد و از به کار بردن نصیحت و سرزنش در مورد توصیفات کودکان ازخداوند خودداری نمود. در آموزش مفاهیم دینی به احساسات و عواطف کودکان توجه نمود و به حنبه محبت آمیز دین و خداوند بیشتر توجه نمود. سعی شود مفاهیم مجرد را با استفاده از داستان و تمثیل برای کودکان عینی و ملموس نمود و در آموزش مفاهیم دینی به انتقال قلبی وباطن بیشتر از ظاهر توجه نمود. در نهایت با توجه به این قصه و نظریه رشد شناختی پیاژه نتیجه گیری می شود کودکان دارای مفهومی عینی و تجسمی از خداوند است و نحوه تربیت دینی کودک نیز باید با توجه به مراحل رشد شناختی وی صورت بگیرد.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

مریم رستمی

کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی – مدیر مرکز سلامت روان ماهان

ولی عابدزاده

کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی – آموزش و پرورش سروآباد)کردستان

رزگار محمدی

دکتری تخصصی مشاوره خانواده – دانشگاه شهید چمران اهواز