تاثیرحمایت سازمانی ، ابعاد مرتبط با نقش و پایبندی کاری در تعادل کار - زندگی:نقش خود کارآمدی به عنوان یک مدیر

هدف و زمینه: تعادل بین کار و زندگی دو حوزه غالب مرزهای زندگی هستند و شرایط شخصی و حرفه ای کارکنان به عاملی ثابتی است که یکی بر روی دیگری اثردارند .در نتیجه، تعادل بین کار و زندگی یک مسیله برجسته برای سازمان و کارکنان به رغم مداخلات دیگر سازمانی است.پژوهش حاضر به بررسی اثر حمایت سازمانی ادراک شده، ابعاد مربوط با نقش )اضافه بار، فاصله ورکود(و دلبستگی به کار در تعادل بین کار و زندگی می باشد. روش و پیامدها: نمونه شامل 96 نفر از کارکنان شهرداری رشت است برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفادهشد. نتیجه اثرات مستقیم نشان داد که الف: همبستگی مثبت بین حمایت سازمانی ادراک شده و تعادل در زندگی و کار وجود دارد. ب: یک همبستگی منفی بین ابعاد مربوط با نقش )زیاد، فاصله ای ، کم یا نقش رکودی( وتعادل بین زندگی و کار است.ج: ارتباط غیرمعناداری بین دلبستگی و پایبندی به کار و تعادل بین زندگی و کار وجود دارد.اثر مستقیم از تجزیه و تحلیل رگرسیون گام به گام نشان می دهد که حمایت سازمانی ادراک شده و ابعاد مربوط با نقش، به عنوان یک عامل پیش بینی کننده مهمی در تعادل بین کار و زندگی می باشد. علاوه بر این، اثر تعدیل کننده متغیرخودکارآمدی بهعنوان متغیر مستقل نوع دوم با استفاده از روش تقسیم میانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل رگرسیون گام به گام هر دو گروه نشان می دهد که یافته ها پژوهش: الف( خودکارآمدی مدیر نقش قابل توجهی در ارتباط بین پشتیبانی سازمانی درک شده و تعادل زندگی و کار دارد.ب( یافته های این مطالعه نشان می دهد که ابعاد مربوط با نقش و تعادل کار و زندگی با خودکارآمدی کم کارکنان ممکن است حمایت سازمانی بیشتر در مقایسه با کارمندان با خود کاراآمدی بالا را به دنبال داشته باشد. ج( ابعاد مربوط با نقش، تعادل زندگی و کار را برای گروه های با خودکارآمدی بالا مشخص می کند. مفهوم کاربردی: نتایج تحقیق پشتیبانی سفارشی و طراحی مجدد نقش مطابق با توانایی های فردی و اصلاح اجرای سیاست های تعادل زندگی و کار را برای سازمان ارایه می کند.

کلیدواژه ها:

حمایت سازمانی ادراک شده ، نقش اضافه بار ، نقش فاصله / نقش رکود ، تعادل کار و زندگی و خود کارآمدی