کهن الگوی زن در آثار غزاله علیزاده
محل انتشار: فصلنامه متن پژوهی ادبی، دوره: 20، شماره: 69
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 413
فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_LTR-20-69_007
تاریخ نمایه سازی: 19 شهریور 1396
چکیده مقاله:
در روایتهای داستانی معاصر، اسطوره سازوکاری ایدیولوژیک گرفته است اسطوهر بنا به کیفیت تبیینی خود در پی توضیح و کشف حقایق ناشناخته و ابتدایی، به ویژه امر لایتنناهی و مقدس است از این رو به ناچار خاصیتی متناقض و مبهم به خود می گیرد اما روایت بنا به داشتن پیرنگ انسجام و کلیت تلاشی برای ساختار بندی و پیکرسازی حوادث پراکنده است پس وقتی اسطوره وارد روایت به ویژه روایتهای ایدیولوژیک می شود، ناچار برای شفافیت معنای روایت تبدیل به اشاراتی زبان و تصویری می شود غزاله علیزاده از جمله زنان داستان نویس است که اسطوره را در داستانهای خود از طریق زبان و نماد به تصویر کشیده است از این رو در آثار وی اسطوره بیشتر کارکردی هدفدار، فمینیستی و گاه تزیینی و آرایشی دارد. اینگونه نیست که اسطوره به پیرنگ داستانهای وی خاصیتی اسطوره ای داده باشد، بلکه اسطوره حکم کاتالیزوری واسطه ای را دارد که از آن برای ایضاح، تتمیم و تکمیلی مضمون روایت بهره گرفته است در این مقاله تلاش شده است تا نوع پردازش کارکرد اهداف اسطوره در سه سطح زبانی، مضمونی و روایی در آثار علیزاده با تاکید بر کهن الگوی زن بررسی شود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محسن بتلاب اکبرآبادی
استادیار دانشگاه جیرفت
فرزانه مونسان
دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان