نادر شهامت - استادیار گروه مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت، ایران
علیرضا فتاحی - دانشجوی رشته دکترای مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت، ایران

تغییرات در سیر تفکر فلسفى در قلمرو اسلام و اروپا در اعصار مختلف، سیر متفاوت و معکوسى را شاهد بوده است. در برهه اى از تاریخ، نگاه مسلمانان به فلسفه و علم، نگاه ارسطویى )مشایى( و نگاه اروپاییان افلاطونى )اشراقى( بوده و در برهه اى دیگر عکس این موضوع واقع شده است. نگارنده در این مقاله با بررسى این سیرفکرى سعى می نماید بازتاب آن بر جوامع مسلمان و اروپایى را روشن نموده و ارتباط میان طرز تفکر فلاسفه یک ملت با پیشرفت فرهنگ سازمانی در آن ملت را روشن نماید. برای نیل به این هدف ابتدا در مورد فلسفهافلاطونى )اشراقى( و فلسفه ارسطویى )مشایى( به اجمال سخن به میان خواهد آمد. سپس تاثیرپذیرىفیلسوفان و به تبع آنها، سایردانشمندان از این دو فلسفه و مکتب را در جامعه مسلمانان و اروپاییان بررسى نموده تا دلایل تغییرات مکرر در پیشرفت در حوزه فرهنگ سازمانی تمدن مسلمانان و اروپاییان تبیین شود.

فرهنگ سازمانی، تفکر فلسفی، حکمت متعالیه