مهدی روشنی - کارشناس ارشد علوم سیاسی

در این پژوهش سعی شده است که سیر تکامل و توسعه مفهوم و کارکرد استراتژی وبسط آن به حوزه های مختلف حیات بشری مد نظر قرار بگیرد و توامان با این بسط به حوزه های غیر نظامی تفکر استراتژیکی نیز تبدیل به علمی کلان نگر می شود وعملا علوم استراتژیک شکل می گیردو در تناسب با آن رویکردهای مورد استفاده در علم استراتژیک هم کسترده هم متنوع وهم پیچیده می گردند وپایه های قدرت حالتی پنج وجهی پیدا می کنند که هر رویکردی در وجهی از قدرت حایز اهمیت است که با انتخاب آن رویکرد سایر وجوه قدرت نیز در تناسب با آن تنظیم و تبیین می گردند.در اینجا ما رویکرد محیط مدار را پایهطرح ریزی استراتژیک گرفته ایم که در وجه نظامی قدرت بیشترین کاربرد را داراست ودر تناسب با این رویکرد سعی در تبیین قدرت ملی و دکترین های امنیت ملی نموده ایم.

استراتژی، طرح ریزی استراتژیک، رویکرد محیط مدار، دکترین موقعیت ملی