مروری بر زیبایی شناختی معماری مدرن

در دهه های اخیر جنبش ها و مکاتب گوناگونی در عرصه معماری و شهرسازی نمود یافته اند. ریشه این مکاتب را می توان در دیدگاه های فلسفی پیدا کرد. بی شک این مکاتب منشا تحولات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، کالبدی عظیمی در اقصی نقاط جهان بوده اند. ریشه های آشکار و نهان و مفاهیم زیبایی در فلسفه و هنر چنان گسترده است که به آسانی نمی توان به گمانه زنی آن پرداخت مگر به حسب شوق. حال این زیبایی گاه فقط در ظاهری زیبا جلوه گر می شود و گاه در جوهر اندیشه و عملکردی به غایت مفید و درست و اصیل تجلی می یابد و گاه نیز هردو رادرخود دارد که معماری میتواند چنین باشد. معماری مدرن و حرکت هایی که مشخص کننده روح طراحی قرن بیستم بودند بر یک سری اصول استوار بودند. مهم ترین وشاخص ترین آنها گرفتن هرگونه شاخصه سمبلیکی را از هر فرهنگ، زیبایی شناسی، خلوص از طریق صداقت در اصول ساختاری، زیبایی شناسی خلوص در فرم، آسایش تکنیکی برای تولید انبوه و پاسخی به اجتماع صنعتی زاییده اواخر نیمه دوم قرن نوزدهم در نهایت منجر به ایجاد تصویر یک پارچه ای گشت که از جعبه شیشه ای و ازحساسیت انداختن اندازه و فرم آدمی متشکل گشته بود. رویکرد تحقیق حاضر تطبیقی بوده که با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات با استفاده از مطالعات کتابخانه ای بر آن است، ریشه های فلسفی مدرنیسم را جستجو و سپس جنبه های مختلف آن را در زیبایی شناسی معماری بررسی کند و ارتباط زیبایی و معماری مدرن به صورتی بررسی نماید که به این دو مقوله به شکل موازی و در کنار هم پرداخته شود. یعنی در واقع از نگرشی به فضاهای معماری باز می گردد به مبحث زیبایی و زیباشناسی تا در نتیجه ارتباط و تاثیر بحث زیبایی شناسی را بر کالبد معماری مدرن شناسایی نماید

کلیدواژه ها:

زیبایی شناسی ، معماری مدرن ، مدرنیته