پایداری به زبان همسازی با طبیعت در روستای مطبقه ای زاگرس (نمونه موردی: لندی، در هلیساد چهارمحال و بختیاری)

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,010

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICSAU04_1691

تاریخ نمایه سازی: 11 مرداد 1396

چکیده مقاله:

تاریخ هلیساد، به بلندای تاریخ بختیاری است، همانگونه که تاریخ بختیاری نیز به بلندای تاریخ ایران زمین است. معماری هنگامی به وجود می آید که انسانبا ایجاد حجم ها و سطوح، پرداختن به روابط آن با محیط و نیز با انتخاب صورت ظاهر سازه، چیزی فراتر از کاربرد اولیه ی آن بیان می کند. پس معماری هر قوم، نژاد، فرهنگ و تمدنی در درجهی اول به جهانبینی آن تمدن متکی است. بنابراین، معماری هنر، فن، دانش و خلاقیتی است که انسان به واسطه یآن، با استفاده از مصالح دردسترسش (نظیر سنگ، خاک، چوب و غیره) مفهوم سازی می کند، همزمان که نیازهای مادی خود را نیز رفع می کند. به گواهتاریخ، بختیاری ها معمارانی زبر دست بوده اند ازاینروست که در آثار معماری ایشان، میان بنای ساخته شده و اعتقاد سازندگان آن پیوندی جدا نشدنیوجود دارد. به ناچار، معمار همواره سفارش گیرنده ای است که برای سفارش دهندگان خود و مطابق با خواسته های آنها فعالیت می کند، پس ناگزیر ذهن ومهارت خود را باتوجه به نیازها، سلیقه ها و اعتقادهای سفارش دهندگان تربیت می کند. معماری بیش از هر هنر دیگری نماینده ی هویت تمدن است. یکی از ویژگی های معماری بختیاری، هماهنگی با طبیعت، تواضع و درون نگری و از همه مهمتر وحدت است. همان گونه که بیشترین جلوه ی این وحدت درمعماری اسلامی مساجد اسلامی این منطقه تجلی یافته است. بستر محیط زیست الگویی بی پایان از مصادیق ساختار و ارگانیسم های همساز با طبیعتمی باشد. نمونه هایی که ضمن احترام به طبیعت در جهت سازگاری و تکامل آن پیش می روند. این اصول را گذشتگان به خوبی درک کرده و در آثار وساخته های خود بکار بسته اند. شاید به این دلیل است که ساخته های آنها هم رنگ و بوی طبیعت است. اصطلاحاتی تحت عنوان ارگانیک، اکولوژی، اکوتک که امروزه در محافل معماری مقبول می افتد، گذشتگان بدون دانستن آن بناها و بافت محلات خود را فرم داده اند. علت اینکه بناهای آنها همچنان پویا و ماندگارند، این است که معماران سنتی در بناهای خود اصل همخوانی و سازگاری با طبیعت که منتج به آسایش ساکنین سکونتگاه ها می گردد را بیش ازهر چیز ملحوظ داشته اند.این مقاله بر آن است تا علل اصلی پایداری در ابنیه سنتی و سکونتگاه های کوهپایه های زاگرس در استان چهارمحال همیشه بختیاری را، به صورت توصیفی و نمونه موردی روستاهای منطقه هلیساد را مورد تدقیق قرار دهد. برای دستیابی به این امر از تحلیل مطالعات میدانی و بررسی نمونه های مشابه بهره گرفته شده است. یافته های حاصل از این تحقیق نشان میدهد که معماری این منطقه هماهنگ و پیرو اصول معماری ارگانیک می باشد. بررسی روندشکل گیری و فرم ساختمان های منطقه و عوامل موثر در ساختار پلکانی و متمرکز آنها بیانگر مفاهیمی است که امروزه به عنوان مصادیقی از معماری پایدار تلقی می گردد. نتیجه حاصل از مطالعات، نشان دهنده اصولی است که با بررسی فرم و شکل گیری پلکانی و مصطبه ای سکونتگاه های کوهپایه های زاگرس تبیین می گردد. این عوامل شامل: توپوگرافی و فرم کوهستان منطقه، عوامل اقلیمی و جوی، اشتغال و اقتصاد ساکنین منطقه و ویژگی های فرهنگی و اجتماعی مردم می باشد.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

یونس خشنودبروجنی بختیاری

مدرس دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بروجن

مریم محمودزاده اصل

دانشجوی کارشناسی مهندسی معماری دانشگاه اسوه تبریز

علی حاجی هاشمی جزی

دانشجوی کارشناسی مهندسی معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد خوراسگان

مهدی هیبتی گوجانی

دانشجوی کارشناسی مهندسی معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد فارسان

مراجع و منابع این مقاله:

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :