عباس حضرتی - دانشجوی دکتری برنامه ریزی درسی ، گروه علوم تربیتی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامرد ، لامرد ، ایران.

هدف از این پژوهش بررسی رابطه میان سبکهای تربیتی خانواده با تحول روانی اجتماعی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-1394 می باشد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی می باشد و جامعه پژوهش در تحقیق حاضر کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوره دوم شاغل به تحصیل در آموزش و پرورش ناحیه یک شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-94 بود که به تعداد 3660 نفر بودند. نمونه مورد مطالعه در پژوهش حاضر 235 نفر از دانش آموزان براساس جدول مورگان که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. از پرسشنامه های سنجش عملکرد خانواده(FAD ، (مقیاس شیوه های فرزند پروری والدین بامریند و از پرسشنامه تحول روانی - اجتماعی هاولی(MPD (برای جمع آوری اطلاعات استفاده گردید. و نیزاز آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره برای تجزیه و تحلیل استفاده شد. یافته های نشان داد که یافته های نشان داد بین سبکتربیتی سهل گیرانه با تحول روانی- اجتماعی دانش آموزان دختر رابطه معنی دار وجود ندارد ( 05/0> P .( بین سبک تربیتی مستبدانه با تحول روانی- اجتماعی دانش آموزان دختر رابطه مثبت معنی دار وجود دارد (05/0

سبکهای تربیتی خانواده ، تحول روانی - اجتماعی ،دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه