مهناز فلاحی خشت مسجدی - دکترای روانشناسی- دانشگاه علوم پزشکی گیلان- معاونت بهداشتی- واحد سلامت روان
افسر منتخبی - کارشناس ارشد روانشناسی بالینی- مرکز آموزشی درمانی شفا رشت
بیژن اسکندری - کارشناس ارشد روانشناسی- معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی گیلان
سوزان کرباسی - دانشجوی دکترای روانشناسی- سازمان آموزش و پرورش استان فارس-شیراز

مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه سلامت روان، کیفیت زندگی و رضایت زناشویی در همسران مردان دارای اختلالات اسکیزوفرنی و اختلال خلقی با زنان دارای همسر سالم انجام شد.روش: روش پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع علی- مقایسه ای می باشد. جامعه آماری همسران کلیه بیماران مرد بستری شده ای می باشند که در سال 1392 تا سال 1393 در مرکز آموزشی درمانی شفا رشت بستری و یکی از تشخیص های اختلالات سایکوتیک (اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی و اختلال افسردگی عمده) گرفته اند. 187 زن در محدودهی سنی 21 تا 58 ساله با میانگین 37/76 و انحراف استاندارد 9/87 - با استفاده از روش نمونه گیری بر مبنای هدف و 187 زن دارای همسر بهنجار انتخاب شدند. در پژوهش از سه پرسشنامه 1- چک لیست سلامت روان SCL-90-R 2- مقیاس تابآوری کانر و دیویدسون 3- پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ استفاده گردید.نتایج: یافته ها پژوهش نشان داد که بین دو گروه همسران، دارای مردان مبتلا به اختلال سایکوز با گروه بهنجار از لحاظ سلامت روان (t=4/387) تفاوت معنیداری در سطح 0/001 وجود داشت این تفاوتها در زیر مولفه های شکایت جسمانی، وسواس- اجبار، حساسیت در روابط متقابل، افسردگی، اضطراب، ترس مرضی، افکار پارانوییدی، روان- پریشی بود. بین تابآوری همسران مردان دارای اختلالات سایکوز و گروه بهنجار (t=3/231) تفاوت در سطح 0/001 و بین مولفه های رضایت زناشویی؛ در زیر مولفه های موضوعات شخصی، ارتباط زناشویی، حل تعارض، نظارت مالی، روابط جنسی، ازدواج و فرزندان، جهتگیری عقیدتی در سطح 0/05 معنی دار بوده است. بحث: مسیولیت زندگی بین همسران دارای اسکیزوفرنی به دلیل افت شدید عملکرد این بیماران بیشتر از اختلالات دو قطبی بوده است که این فشارهای روانی باعث پایین آمدن کیفیت زندگی آنها و کاهش میزان سلامت روانی میشود. عدم انجام فعالیت های لذتبخش، مشکلات اقتصادی به علت بستری شدن همسران در بیمارستان اعصاب و روان، احساس ناخواسته بودن، شرکت در فعالیت های مراقبت، نامعلوم بودن پیش آگهی و عدم دسترسی به حمایت های اجتماعی منجر به نارضایتی زنان از زندگی زناشویی گردیده و میزان تابآوری این زنان به پایینترین حد ممکن می رسد.

سلامت روانی،رضایت زناشویی، تابآوری، همسران مبتلا به اختلالات سایکوز