بنیادگرایی اسلامی به مثابه پاسخی به نیهیلیسم نو
عنوان مقاله: بنیادگرایی اسلامی به مثابه پاسخی به نیهیلیسم نو
شناسه ملی مقاله: ICGCIW01_090
منتشر شده در اولین همایش بین المللی بحرانهای ژئوپلتیکی جهان اسلام در سال 1395
شناسه ملی مقاله: ICGCIW01_090
منتشر شده در اولین همایش بین المللی بحرانهای ژئوپلتیکی جهان اسلام در سال 1395
مشخصات نویسندگان مقاله:
پویش پراشی - کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه تهران
شعیب محمدی - کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران
خلاصه مقاله:
پویش پراشی - کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه تهران
شعیب محمدی - کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران
ایدیولوژی در معنای عام، در بستر زمان و درگیر با دگرگونی و واقعیت های جهانی دستخوش چالش می شود؛ این چالش در نخستین شکل با بحران معنا و بی ارزش شدن نظام ارزش ها رو به رو است. نقطه آغاز بی ارزش شدن و غیبت معنا بروز دوباره نیهیلیسم خفته در تاریخ حیات انسان است. برای غلبه بر نیهیلیسم و باز ارزش سازی، هر ایدیولوژی با توجه به متن اندیشه خود درصدد پاسخگویی است؛ اندیشه اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نیست. در بیانی روشنتر، به زعم نگارنده، اندیشه اسلامی درگیر با سیطره نیهیلیسمی نو است که نظام معنایی و ارزشی این اندیشه را مانند دیگر اندیشه ها آماج حمله قرار داده است. تکنولوژی و گسترش بدون مرز آگاهی، راه را برای پیشروی نیهیلیسم هموار کرده است و در این بین، اندیشه اسلامی مسیر معنابخشی و باز ارزش سازی را پی گرفته است. یکی از نمودهای این معنادهی نو در جنبش ها و اندیشه های رادیکال آشکار شده است که عنوان کلی بنیادگرایی اسلامی به آن اطلاق می شود و سازمان ها و گروه هایی چون القاعده، طالبان و داعش نمونه هایی از آن است. وجه بارز این اندیشه ها زبان خشونت است. در واقع با بیانی موجز می توان بیان داشت که، بنیادگرایی اسلامی، نتیجه منطقی سیطره نیهیلیسم نو است.
کلمات کلیدی: بنیاد گرایی اسلامی، تکنولوژی، نیهیلیسم، غیبت معنا، باز ارزش سازی
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/584361/