کارآفرینی سازمانی

در دنیای درحال تحول امروز، کامیابی از آن جوامع و سازمان هایی استکه بین منابع کمیاب و قابلیت های مدیریتی و کارآفرینی منابع انسانیخود رابطه معنی داری برقرار سازد. کارآفرینی سازمانی پرورش رفتارکارآفرینانه در سازمانی است که قبلا تاسیس شده، و فرآیندی است کهمحصولات خدمات یا فرآیندهای نوآورانه با خلق فرهنگ کارآفرینانه دریک سازمان ایجاد می شود. رشد سریع تعداد رقبای پیچیده و جدید، حسبی اعتمادی نسبت به روش های سنتی در مدیریت سازمان ها ، خروججمعی از بهترین کارمندان از موارد مهم ضرورت کارآفرینی در سازمانمی باشد. در این مقاله در ابتدا به تعریف کارآفرینی وکارآفرینی سازمانیمی پردازیم و سپس ضرورت کارآفرینی برای تحول سازمان های امروزیرا مورد بررسی قرار خواهیم داد. کارآفرینی سازمانی یک فرآیند تجدید یادوباره نوسازی سازمانی است. سازمان ها با ایجاد خدمات جدید بهمشتریان موجب رضایت مشتریان می شوند و رضایت مشتریان وفاداریبه سازمان و به دست آوردن مشتریان جدید را به همراه دارد که باعث بقاو سودآوری در سازمان می شود. در این میان توجه به عوامل پیشبرنده وبازدارنده ی کارآفرینی سازمانی حایظ اهمیت می باشد تا بتوان با تقویتعوامل پیشبرنده وحذف عوامل بازدارنده به بهبود هرچه بهتر و بیشترسازمان های امروزی کمک کنیم. شکل گیری فعالیت های کارآفرینانهبنگاه بارزترین نشانه های کارآفرینی سازمانی است. مدل های کارآفرینیسازمانی حاکی از موثر بودن عوامل سازوکارخلق فرهنگ کارآفرینانه وپرورش رفتار کارآفرینانه ، ترکیب بهتر منابع جهت رسیدن به بهبودیپایدار ، ایجاد همبستگی میان مدیران عالی رتبه و میانی برای ایجادتفکرهای نوآورانه و خلاق ، کشف فرصت های جدید سازمان و توسعهترکیبات جدید و منابع ، حمایت مدیران و پاداش انگیزش بر پایه ایدهپردازی ، اختصاص صرف زمان برای تحقق ایده ها، تقویت ویژگی هایفردی مخاطره پذیری، آزادی عمل، نیاز به توفیق، هدف گرایی و مرکزکنترل درونی در میان افراد سازمان، ایجاد جو کارآفرینی در سازمان،تشکیل تیم های کارآفرینی بر کارآفرینی سازمانی می باشد.