نقدی بر نقد نه طوطی مقلد، نه زنبور مولد

سال انتشار: 1386
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 981

فایل این مقاله در 31 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JPT-12-48_008

تاریخ نمایه سازی: 22 آبان 1395

چکیده مقاله:

در این مقاله آراء دکتر عبدالکریم سروش درباره ی وحی مورد بررسی قرار گرفته است. سروش با فروکاستن وحی به تجربه ی نبوی، قدسیت وحی را کنار نهاده و آن را یک امر انفسی تلقی می کند. سروش به دنبال حل مشکلات کلام باری تعالی است و می کوشد تا تبیین طبیعی ای از وحی ارائه دهد. در این تبیین پیامبر هم نقش صورت دهی به وحی را دارد و هم در مضامین وحی دخالت می کند و از آن جا که دانش پیامبر محدود است و قرآن نیز کلام اوست، از این رو در قرآن خطاهای بسیاری راه یافته است. این نوع نگاه به وحی و قرآن نیز موجب می شود تا سروش تفسیری خاص از اعجاز قران ارائه دهد. سروش در دفاع از نظریه ی خود دو مدل از وحی را مطرح می کند. در یکی، که به زعم وی تفسیر سنتی از وحی است، پیامبر مانند طوطی مقلد در نظر گرفته می شود، اما در مدل دوم که مورد نظر سروش است، پیامبر چونان زنبور مولد در نظر گرفته می شود که خود در تولید وحی دخالت دارد. در این مقاله با نقد نظریه ی سروش بر این نکته تأکید شده که سه مدل از وحی می توان اراده داد، نه دو مدل و در این مدل سوم که مورد توجه فیلسوفان و عارفان اسلامی است، پیامبر نه طوطی مقلد است که هیچ گونه آگاهی از وحی نداشته باشد و نه زنبور مولد است که تولید کننده ی مضامین وحی باشد، بلکه وی شخصیت کمال یافته ای دارد که با گزینش الاهی به مرتبه ای می رسد که شایستگی دریافت وحی را دارد. سروش برای تبیین نظریه ی خود در تلاش است تا کلام پیامبر را عین کلام خدا بداند. در این بحث وی از متافیزیک قرب و وصال و رابطه ی دیالوگی پیامبر با هم محیط خودش می گوید. از آن جا که سروش در جهت تأیید نظریه ی خود به آراء فیلسوفان و عارفان تمسک می جوید، در این گفتار به اختصار به آراء ابن عربی، مولوی و ملاصدرا اشاره شده است.

نویسندگان

عبدالله نصری

استاد دانشگاه علامه طباطبایی