خدا : محرک نامتحرک

سال انتشار: 1385
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 627

فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JPT-12-46_002

تاریخ نمایه سازی: 13 تیر 1396

چکیده مقاله:

جریان آب در رودخانه، و روز، تغییر فصول، گردش کرات و اجرام آسمانی و ... همگی پدیده های متغیر و محسوسی هستند که از دیرباز ذهن فیلسوفان و دانشمندان را به خود مشغول داشته اند. ارسطو تعریف متفکران پیش از خود از حرکت را به خروج تدریجی قوه از فعل، نقد و آن را به «کمال شیء بالقوه از آن حیث که بالقوه است » تعریف کرد. وی در نظام فلسفی خود، برای تبیین حرکات طبیعی با توسل به امتناع تسلسل محرک ها، ناگزیر به محرکی ازلی و غیر مادی قائل می شد : محرک نامتحرک. محرک اول، غایت نهایی همه ی اشیای متحرک است و افلاک آسمانی از سر شوق و برای تشبه به او به حرکت در می آیند؛ زیرا او خیر و زیبایی محض است. در سده های میانه، آکوئیناس این استدلال را به نحوی سازگار با تعالیم مسیحی، در اثبات باری تعالی بازسازی کرد. اغلب فیلسوفان مسلمان نیز به برهان محرک اول اشاره کردند، اما براهین امکان و وجوب و برهان صدیقین را محکم تر و شریف تر از آن یافتند. دست کم، از دو جهت در مفهوم محرک نامتحرک یا خدای ارسطو، مناقشه شده است: الف) فروپاشی نظام کیهانی بطلیموسی در اثر کشفیات علمی در دوره ی رنسانس و عصر جدید و نیز تردید در صحت ادله ی امتناع تسلسل که برخی ریاضیدانان مطرح کرده اند. ب) نا هم خوانی با خدای ادیان : به این معنا که محرک اول نه خالق علام است و نه ارتباطی با آن و انسان دارد، برخلاف خدای ادیان که گرچه به معنایی غایت است، خالق هم هست و به آدمی و سرنوش او توجه داشته و با او رابطه ای نزدیک و شفقت آمیز دارد.