نقش مقصود معنای زندگی در شعر و اندیشه ی حافظ
محل انتشار: فصلنامه نقد و نظر، دوره: 11، شماره: 44
سال انتشار: 1385
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 563
فایل این مقاله در 30 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JPT-11-44_003
تاریخ نمایه سازی: 13 تیر 1396
چکیده مقاله:
هدف از نگارش این مقاله، پژوهش در مسئله معنای زندگی در شعر و اندیشه ی حافظ است. بیان چند نکته در ابتدای مقاله ضروری به نظر می رسد. نخست این که موضوع بحث و بررسی در این مقاله، مسئله ی معنای زندگی و شناسایی مصادیق آن در دیوان حافظ است و نه شناسایی معنای خلقت و آفرینش از نگاه او، چرا که سرشت و ساحت این دو بحث متفاوت است. دوم این که، می توان به بحث معنای زندگی از دو جنبه نگریست؛ یکی معنای زندگی با توجه به دنیا، و دیگری، معنای زندگی با توجه به آخرت، که در دومی مفاهیم و اصطلاحات دینی ای همچون «نجات»، «فلاح» یا «رستگاری» به میان می آید. اما در بحث «معنای زندگی با توجه به دنیا»، می توان از معنای زندگی به سه معنا، سخن گفت. الف) معنای زندگی به معنای هدف زندگی، که خود قابل تقسیم به دو بخش است. نخست؛ «هدف خود بنیاد» و دیگری «هدف خارجی» یا «بیرونی». منظور از هدف خود بنیاد، هدفی است که یک موجود دارای علم و اراده - در این جا احراز علم و اراده برای موجود صاحب زندگی شرط لازم است - از سر علم و اراده در فعل و ترک خویش جست و جو می کند. از آن جا که این نوع هدف از درون و باطن موجود دارای علم و اراده (انسان) برخاسته است، به آن هدف «خودبنیاد» نام داده اند. اما منظور از هدف خارجی زندگی، هدفی است که سازنده ی دارای علم و اراده ی یک از ساختن یک موجود و یا به تعبیر دیگر، از دهش و اعطای زندگی به آن موجود، دنبال می کند. به دیگر سخن، خاستگاه هدف خارجی در درون و باطن موجود خلق شده زندگی نیست، در این جا احراز علم و اراده برای مخلوق شرط لازم نیست، بلکه سرچشمه و خاستگاه آن در بیرون آن موجود و در ذهن و ضمیر سازنده ی آن نهفته است. ب) گاهی نیز از معنای زندگی، ارزش زندگی اراده می شود؛ یعنی اگر مجموعه و برآورد سودی که آدمی از زیستن در این دنیا می برد، بر مجموعه و برآورد هزینه و بهایی که برای زندگی می پردازد چیره گی و فزونی یابد؛ ان گاه گفته می شود که زندگی ارزش زیستن دارد، اما اگر مجموعه هزینه و بهایی که آدمی برای زیستن می پردازد، بر مجموعه و برآورد سودی که از زندگی و زیستن بدت می آورد، چیره گی و فزون یابد، آن گاه گفته می شود که زندگی ارزش زیستن ندارد. ج) گاهی نیز منظور و مراد از معنای زندگی، کارکرد و نقش زندگی است. کارکرد زندگی به معنای آثار و نتایج زیستن موجود صاحب زندگی ( در این جا یعنی انسان ) در یک نقشه ی کلی و جهانی است. البته، این در صورتی است که اولاً ، زندگی را جزئی از یک کل بزرگ تر در نظر آوریم و ثانیاً، این جزء (زندگی) در آن کل یا بافت بزرگ تر نقش و کارکردی داشته باشد؛ در این جا احراز علم و اراده نیز برای موجود صاحب زندگی شرط لازم شمرده نمی شود. در معنای زندگی، با توجه به آخرت نیز همان طور که گفته شد، مفاهیم و اصطلاحات غالباً دینی ای همچون نجات، فلاح یا رستگاری مطرح می شوند. در توضیح این مطلب به همین گزیده بسنده می کنیم و خوانندگان را به مطالعه ی دو شماره ی فصلنامه ی نقد و نظر با نام «معنای زندگی» ( شاره های 92-30 و 31-32 به ویژه گفت و گو با استاد مصطفی ملکیان، که این مقاله براساس صورت بندی و تحلیل ایشان از مسئله ی زندگی به نگارش در آمده است) ارجاع می دهیم. در پایان مقدمه ی این جستار شایان ذکر است که سعی نگارنده تنها ارائه ی تصویری اجمالی و بسیا مختصر از موضوع «معنای زندگی» در دیوان حافظ، بوده است. از این رو، چندان به توضیح و تفسیر مبسوط و مفصل اشعار و آرای او پرداخته نشده است و البته مرجع نگارنده در استناد به اشعار حافظ، در بیشتر موارد، دیوان غزل های حافظ، تدوین دکتر سلیم نیساری بوده است.
نویسندگان
مسعود فریامنش
پژوهشگر فرهنگستان زبان و ادب فارسى.