روایت شناسی ساختارگرا و مطالعات میان رشته ای

سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 617

فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ISIH-8-1_001

تاریخ نمایه سازی: 22 آبان 1395

چکیده مقاله:

مقاله حاضر با تحلیل نسبت روایت شناسی ساختارگرا و مطالعات میان رشته ای، در پی پاسخ دادن به این پرسشها است که چه عواملی در روی آوری روایت شناسی به میان رشتگی مؤثر بوده است و اصولاً این چرخش را باید برآمده از امکانی در روایت دانست یا ضرورتی روش شناختی؟ حرکت به سوی میان رشتگی را نه تنها در گرایشهای جدید روایت شناسی بلکه در تغییرات رویداده در نظریه های روایت شناسان ساختارگرا نیز می توان پی گرفت. ازاینرو نوشتار حاضر، ریشه های این حرکت را در انتقادات و اصلاحات انجام شده بر مهمترین نظریه های این حوزه تا اوایل دهه 1970 پی خواهد گرفت. با دنبال کردن سیر نظریه های روایت شناسان ساختارگرا می توان شاهد نوعی گسست آرام از ایده استقلال و خودبسندگی ادبیات و تمایل به سایر رشته ها برای تحلیل روایت بود. مؤثرترین عوامل این تغییرات عبارتند از: توجه به نقش مؤلفه های فرهنگی؛ و فرآیند خوانش حضور خواننده در درک ساختار روایی. این ملاحظات، نتایجی را برای روایت شناسی به همراه داشته است. نخست اینکه اهداف کلان روایت شناسی را از بررسی ویژگی های متنی به بررسی فرآیند خوانش و درک روایت تغییر داد، و دوم اینکه پای رشته ها و حوزه های مرتبط با فرهنگ و مطالعات ذهن را نیز به روایت شناسی گشود

کلیدواژه ها:

مطالعات میان رشته ای ، روایت شناسی ، ساختارگرایی ، ادبیات ، فرهنگ ، خوانش

نویسندگان

علیرضا محمدی کله سر

استادیار زبان و ادبیات فارسی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد ایران