رویکردهای معرفتی حقوقی خانواده و اصول و لوازم تحکیم آن در چارچوب الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 640

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

FPAI01_125

تاریخ نمایه سازی: 8 آبان 1395

چکیده مقاله:

امروزه اگرچه همگان بر نقش و اهمیت تاریخی خانواده اذعان دارند اما با مطرح شدن مباحث معرفتی، حقوقی، سیاسی و اخلاقی، رویکردهای متفاوت و گاه متناقض درباره خانواده به وجود آمده است. پیش از طبقه بندی رویکردها لازم است خانواده را در دو سطح نهادی و شخصیمورد توجه قرار داد. منظور از سطح نهادی این است که خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی با کارکردهای خاص بررسی شود چه در مقامعمل خانواده ای تشکیل گردد یا تشکیل نشود. و سطح شخصی مربوط به خانواده تشکیل شده است که استمرار آن ممکن است با چالش روبرو شود.به لحاظ نهادی از یک سو برخی با بررسی تاریخی به این نتیجه رسیده که خانواده نه تنها محیط تعالی نبوده بلکه محیط ستم نهادینه تاریخیبه زنان است و راهی برای رهایی از این مشکل جز نفی نهاد خانواده و اضمحلال آن در سطح نهادهای اجتماعی وجود ندارد. از سوی دیگری برخی آن را یک شیوه مدیریتی، اخلاقی، حقوقی و عرفی و یا دینی دانستهاند که همراه با بدیلهای دیگر روابط جنسی و عاطفی را سامان میدهد و ممکن است در میان نهادهای قدیم و جدید دارای برتری باشد. بر اساس معارف اسلامی خانواده یک نهاد بیبدیل است که گذشته از تنظیم روابط جنسی، کارکردهای متنوع و گاه منحصر به فردی دارد که با تحکیم حکیمانه میتوان آن را تعالی بخشید درباره سطح شخصی نیز میتوان به دو رویکرد جواز انحلال و ممنوعیت انحلال اشاره کرد. بر اساس رویکرد جواز، خانواده به صورت ارادیپایان مییابد و افراد میتوانند خانواده جدید تشکیل دهند. در رویکرد ممنوعیت انحلال برای پایان ارادی خانواده راهی وجود ندارد و افراد با ورود به خانواده باید به آن پایبند بوده و در آن محیط بمانند. از این منظر نظام حقوقی و اخلاقی اسلام رویکرد جواز انحلال را پذیرفته است.گرچه تأکید میکند که این امر کمتر اتفاق افتد و در صورت تحقق اعضای آن دارای کمتری آسیب باشند. آنچه در نوشتار حاضر اهمیت دارد ترسیم خطوط معرفتی روشن است تا بتوان بر اساس آن به چرایی خانواده پاسخ داد و اصول رفتاری حاکم بر خانواده را بر اساس پاسخ این چرایی بررسی کرد. با شناخت این سه امر، شناسایی لوازم و استلزامات علمی و عملی خانواده در ساختار یکالگوی معرفتی و علمی و عملی معین مانند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت میسر خواهد بود. در اینجا ابتدا دستگاه معرفتی و سپس مبانی و پس از آن اصول و در نهایت برخی استلزامات هر رویکرد بررسی خواهد شد. الف. دستگاههای معرفتی: در نظامهای اخلاقی و حقوقی دو دستگاه معرفتی کلان انسان محور و توحید محور وجود دارد. در نگاه معرفتیانسان محور اگر چه ممکن است انسان مخلوق خداوند باشد اما به لحاظ رفتاری با خودبنیادی عقل، زندگی فردی و اجتماعی خویش را سامان میدهد. در دستگاه معرفتی توحید محور مبتنی بر آموزههای اسلامی انسان هم مخلوق خداوند و هم خلیفه وی در زمین است و زندگی فردیو اجتماعی خود را در چارچوب تکوینی و تشریعی با بهرهمندی از یافتههای عقل برای دستیابی به زندگی نیکوی دنیوی و سعادت اخروی ساماندهی میکند. به تعبیر دیگر انسان در تنظیم زندگی فردی و اجتماعی خود در دستگاه معرفتی انسان محور درصدد حل معادله یک مجهولی درباره چیستی خود است زیرا بریده از خالق و آخرت در نظر گرفته شده است. اما بر اساس دستگاه توحیدمحور انسان با معادله چندمجهولی روبرو است. در یک سو ارتباط انسان با خداوند و در سوی دیگر سعادت اخروی انسان مطرح است. انسان در مسیر حرکت خود بابهرهمندی از آموزه های اسلامی ابعاد وجودی خود را بهتر میشناسد. در این راستا، وحی غایت حیات را معرفی و راه دستیابی به آن را به خصوص در مواردی که در توان عقل و تجربه نیست معرفی میکند. از سوی دیگر یافتههای خردمندانه انسان اعم از عقلی و تجربی در این چارچوب امور زندگی وی را سامان میدهند.ب. مبانی خانواده: در دستگاه معرفتی انسانمحور و به خصوص با نگاه فردگرایی خانواده به صورت قراردادی میان دو انسان برای تنظیم برخیروابط جنسی و تربیتی به وجود میآید. اگرچه ممکن است به اجتماعی و با گذشت زمان این نهاد دارای کارکرد منفی شود و یا اینکه اهدافآن را با نهادهای جایگزین بهتر بتوان فراهم ساخت و در نتیجه مبنای تنظیم روابط را از دست داده و به صورت یک نهاد ظالمانه یا نهاد کمفایده قرار گیرد. در دستگاه معرفتی توحید محور خانواده مبتنی بر ساختار تکوینی حیات به صورت زوجیت است که دو عضو اصلی آن )زن و شوهر( نه به عنوان ستمگر و ستمدیده بلکه به صورت زوج مخلوق از نفس واحد و برآورده کننده آرامش، مودت و رحمت و مرتبط با سعادتانسان در آخرت هستند. ج. اصول حاکم بر خانواده: هر یک از مبتنی فوق اصول خاص خود را خواهند داشت. اصول حاکم بر خانواده در نگاه انسان محور فردگرا اصلآزادی روابط جنسی درون و برون خانواده، انحصار نقش خانواده در مدیریت روابط جنسی، اصول ممنوعیت اضرار و ایذاء و برخی هنجارهایبنیادین اخلاقی و اصل ابزار بودن خانواده در نگاه کارکردگرایی است. اصول حاکم بر خانواده در نگاه توحید محور اسلامی عبارتند از اصل محافظت در روابط جنسی، اصل عدم آزادی برقراری روابط جنسی خارج از چارچوب معین، اصل مسئولیت متقابل، اصل مدیریت حکیمانه و درراستای مصالح فردی و خانوادگی، اصل استقلال زن و شوهر و اصل آزادی آنان در چارچوب معین.د. لوازم و استلزمات هر رویکرد: تحقق هر یک از اصول مستلزم اموری است. برخی لوازم و استلزامات رویکرد خانواده فردگرا، تأمین حداکثر آزادی در محیط اجتماعی درون و برون چارچوب خانواده، تقویت اراده آزاد، تربیت اجتماعی مبتنی بر ممنوعیت اضرار و ایذا، پذیرش مسئولیتقراردادی براساس ساختار خانواده، حداقلی کردن کارکردهای خانواده در راستای به حداکثر رساندن آزادی های فردی است.در برابر، لوازم و استلزامات خانواده در رویکرد توحیدمحور، محدودیت حقوقی و اخلاقی روابط جنسی خارج از چارچوب نهادهای پذیرفته شده حقوقی، حمایت اقتصادی، حقوقی، اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی از تشکیل خانواده، حمایت عمومی از خانواده و کارکردهای آن به عنوان نهاد بیبدیل روابط جنسی، حمایت اخلاقی و تربیتی و مشاوره برای تنظیم روابط در انجام مسئولیتها و استفاده از آزادیها در چارچوب خانواده و حمایت از اعضای ضعیف خانواده است.

کلیدواژه ها:

خانواده ، مبانی خانواده ، رویکردهای معرفتی به خانواده ، حقوق خانواده

نویسندگان

محمود حکمت نیا

دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی