انتخاب پرتفوی بهینه سرمایه گذاری در سهام با استفاده از مدل ترکیبی VIKOR-DANP

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 557

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NDMCONFT04_298

تاریخ نمایه سازی: 8 آبان 1395

چکیده مقاله:

هرچند سرمایه گذاری در بورس با خرید یک ورقه بهادار آغاز می شود، اما خرید این دارایی مالی نیازمند بررسی و تحلیل دقیق از وضعیت حال و آینده آن است. سرمایه گذار در بازار اوراق بهادار ریسک می پذیرد و با توجه به آن بازده بیشتر است، بنابراین مهمترین عاملی که در تحلیل سرمایه گذاری موثر است بازده و ریسک آن در مقایسه با سایر فرصت های سرمایه گذاری است. همه روزه تلاش های گسترده ای برای بهبود روش های بررسی و تحلیل سهام در بازارهای مالی دنیا صورت می گیرد. تلاش در جهت بهبود روش های تجزیه و تحلیل سهام، به ویژه در بازارهایی که شمار سهام در آن بسیار بالاست، منجر به پدید آمدن روش های نوین گردیده که در کنار روش های گذشته در صدد یافتن پاسخی برای میل به حداکثرسازی سود فرد در بازارهای مالی می باشند. این تحقیق از حیث روش چون از ابزار پرسشنامه استفاده شده، توصیفی از نوع پیمایشی است. از آنجایی که تمام اهداف این تحقیق در راستای کسب دانش لازم جهت بر طرف کردن نسازی مشخص و شناخته شده می باشد، بنابراین روش این تحقیق بر اساس هدف کاربردی است. در روش کتابخانه با استفاده از ابزار فیش برداری و در روش میدانی، از ابزار پرسشنامه نسبت به جمع آوری داده ها اقدام شد. بر اساس نتایج DEMATEL و در قسمت جمع سطر، می توان نتیجه گرفت که افشاء و شفافیت اطلاعات شرکت (T) دارای بیشترین تاثیرگذاری نسبی را دارد و بعد از آن درآمد هر سهم (EPS) و نسبت قیمت به فروش (S/P) دارای بیشترین تاثیر پذیری نسبی را دارد و بعد از آن سود تقسیمی هر سهم (DPS) و نسبت قیمت به درآمد (P/E) در رتبه های دوم و سوم قرار گرفته اند. بر اساس نتایج به دست آمده، می توان نتیجه گرفت که نسبت قیمت به فروش (P/S) دارای بیشترین تعامل در سیستم است و بعد از آن افشاء و شفافیت اطلاعات شرکت (T) و در آمد هر سهم (EPS) در رتبه های بعدی قرار دارند. بر اساس نتایج جدول بالا و در قسمت تفریق سطر ستون، می توان نتیجه گرفت که مقدار سرمایه گذاری بازار (MC) بیشترین تاثیر گذار قطعی را دارا است و پس از آن درآمد هر سهم (EPS) و شفافیت اطلاعات شرکت (T) در رتبه های بعدی قرار دارند و همین طور میتوان نتیجه گرفت که سود تقسیمی هر سهم (EPS) و شفافیت اطلاعات شرکت (T) در رتبه های بعدی قرار دارند و همین طور می توان نتیجه گرفت که سود تقسیمی هر سهم (DPS) بیشترین تاثیر پذیری قطعی را دارا است و پس از آن ریسک تجاری (BR) و نسبت قیمت به فروش (P/S) در رتبه های بعدی قرار دارند. نتایج روش ANP نشان داد که گروه نفت نسبت به دیگر گروه ها از اهمیت بیشتری برخوردار هستند و با فاصله از آن گروه فلزات در جایگاه بعدی قرار دارند. نتایج روش VIKOR نشان داد که شرکت نفت بندرعباس در رتبه اول قرار می گیرد و بعد از آن پالایش نفت اصفهان، صنایع ملی مس، بانک صادرات و ایران خودرو در جایگاه های دوم تا پنجم قرار دارند.

نویسندگان

سعید هادی

دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان

مراجع و منابع این مقاله:

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :