بررسی عوامل جمعیت شناختی بر میزان سلامت روانی و رضایت شغلی معلمان (مطالعه موردی : معلمان مدارس منطقه 14 تهران)

در پژوهش حاضر ما با دو متغییر روبه رو هستیم که می خواهیم تاثیر عوامل مدیریتی را بر این متغییر هابسنجیم که متغییرهای نامبرده شامل : رضایت مندی شغلی و سلامت روانی می باشد که اگر بخواهیم کهتعریفی جامع بر آن ها داشته باشیم می توان گفت که سلامت روان امروزه یکی از ملاک های اصلیارزیابی سلامت یک جامعه است و بی شک نقش چشمگیری در کارآمدی وپیشرفت آن بازی می کند.سلامت روان به نظم وسیع درفعالیت ها، که به طورمستقیم یا غیرمستقیم به عملکرد درست اجزاء روانمربوط است گفته می شود و شامل هرآنچه درتعریف سلامت WHO بیان شده وضعیت خوب بودن(well-being) فیزیکی، روانی واجتماعی،معنوی کامل و نه فقط فقدان بیماری است . رضایت شغلیبه معنای میزان خشنودی از شغل ویا میزان حدی است که یک فرد از شغل خود راضی می باشد.بعضی ازافراد هستند که از کار خود کمال لذت را می برند که این دسته در گروه افرادی قرار می گیرند که ازرضایت شغلی برخوردارند،وعده ای نیز وجود دارند که از کار خود و انجام دادن آن تنفر دارند که این عدهجزء افراد دلزده از شغل به حساب میی آیند ؛در تحقیق حاضرسعی بر این شده است که به بررسی تاثیرمیزان عوامل مدیریتی بر رضایت شغلی و سلامت روانی در بین معلمان در منطقه 14 تهران پرداختهشود که روش نمونه گیری کارکنان به صورت سرشماری بود که در مجموع معلمان منطقه 14 تهران ازطریق نمونه گیری تصادفی که از این تعداد 265 نفر که شامل معلمان مدارس منطقه 14 که حداقل بهمدت یکسال مشغول خدمت بوده و تمایل به تکمیل پرسشنامه نیز داشتند در مطالعه شرکت کردند.ولازم به ذکر است که می توان گفت که بین رابطه ی شغلی و شادمانی و سرزندگی رابطه ی مستقیموجود داشته و می توان گفت که با افزایش روندمدیریت سالم این قاعده بهتر و افزایش می یابد و اگرمدیریت نا منظم باشد میزان سلامت و رضایت شغلی کاهش می یابدو لازم به ذکر است که در بینمتغییر ها وضعیت تاهل و جنسیت و تحصیلات می توان نقش و تاثیر گذار باشد .

کلیدواژه ها:

رضایت شغلی ، سلامتی روانی ، منطقه 14 تهران ، معلمان ، مدیریت