بررسی تعامل ابعاد نوآوری با تحول سازمانیبه کمک رویکرد دی متل- مطالعه موردی شرکت فولاد مبارکه اصفهان

هدف از پژوهش حاضر تحلیل روابط اثرگذاری یا اثر پذیری نوآوری های بنیادی ،تدریجی ،تکنولوژیکی و بازار و تحول سازمانی است تا از این طریق سازمان ها بتوانند در بازارهای جهانی دوام آورد و بر رقبا چیره شوند. درواقع باید روشهای قدیمی و سنتی را کنار گذاشت. تنها از طریق ارائه محصولات جدید و مشتقات آنها است که میتوان ارزش قابل توجهی برای شرکت ایجاد کرد. در پژوهش حاضر کلیه رابطه بین نوآوری تدریجی ، بنیادی، تکنولوژیکی و بازار به کمک رویکرد دی متل تحلیل شده است . بر طبق یافتهها متغیر های نوآوری بازار به عنوان اثرگذار ترین عوامل و نوآوری تدریجی به عنوان عامل اثرپذیرین عامل مشخص شدند. از آنجایی که در پژوهش های قبلی عوامل به صورت خود آگاه ،اثرگذار یا اثر پذیر در نظر گرفته شده است.این پژوهش می تواند رابطه واقعی بین متغیر ها را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.

کلیدواژه ها:

تحول ، نوآوری بنیادی ، نوآوری تدریجی ، نوآوری تکنولوژیکی ، نوآوری بازار