سازکارهای زبانی شوخ طبیعی: جناس و ابهام/ایهام

سال انتشار: 1390
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 481

فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_LRR-2-2_007

تاریخ نمایه سازی: 16 شهریور 1395

چکیده مقاله:

در این مقاله، عدم تجانس به منزلهٔ یکی از ساز کارهای زبانی شوخطبعی بررسی می شود. پرسش اصلی این است که عوامل سرگرمکنندگی و خنده در شوخطبعی کدامند؟ به نظر میآید عوامل بسیاری، مانند رویکردهای روانی، ادبی و زبانی در ایجاد خنده مؤثرند. در این مقاله، عدم تجانس در سطوح ساختاری و کارکردی از جمله عوامل سرگرم کنندگی معرفی می شود. پس از اشاره به پیشینهٔ مرتبط با بحث و واژگان مرتبط با شوخطبعی، نظریهٔ عدم تجانس زبانی در دو سطح ساختاری و کارکردی را با نگاهی به برخی از لطایف رساله لالگشای عبید زاکانی مورد بررسی و تحلیل قرار میدهیم. در سطح ساختاری به جناس و بازیهای کلامی از جمله همنامی، هم آوایی، همجنسی و همشکلی و نیز انواع تجنیس در زبان فارسی اشاره می شود. در سطح کارکردی به ابهام / ایهام و کارکرد آن در سطح معنایی اشاره می شود. نتایج بررسی نشان میدهند که عدم تجانس زبانی از رهگذر برخی مؤلفههای سطوح ساختاری مانند تجنیس و سطوح کارکردی مانند ابهام / ایهام، از جمله علل اصلی سرگرمکنندگی متون مطایبه آمیز به شمار میآیند. البته این مقاله زمینه را برای پرداختن به سایر نظریه های شوخطبعی نیز هموار میکند.

نویسندگان

ابوالفضل حری

مربی گروه زبان و ادبیات انگلیسی،دانشگاه اراک، ایران