مجید آزرده دست - دانشجوی کارشناسی ارشد حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه
گودرز مرادی - دانشجوی کارشناسی ارشد حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه

حاکمیت شرکتی مفهومی است که در سالهای اخیر در زمینه پاسخگویی سازمانها مطرح گردیده است. حاکمیت شرکتی به عنوان نظام و راهکاری تعریف شده است که شرکتها به موجب آن هدایت و کنترل می شوند واژهای حاکمیت شرکتی نخستین بار در دهه ی 1980 میلادی مطرح شد و هدف آن بازاندیشی در روابط سهام داران، هیئت مدیره و ذی نفعان بود در واقع راهبری شرکتی روابط میان مجموعه ای از افراد و نهادها را مورد هدف قرار میدهد که در جهتگیری و اثربخشی سازمانها تأثیر به سزایی دارد، از جمله سهامداران، هیئت مدیره، مدیریت اجرایی، کارکنان، مشتریان، تأمین کنندگان مالی و نهادهای قانونی و دولتی . هدف از اعمال راهبری شرکتی رعایت و اعمال اصولی است که توازن مناسبی بین آزادی عمل مدیریت و پاسخگویی و رعایت منافع ذی نفعان مختلف از جمله رعایت حقوق سهامداران، رفتار عادلانه با سهام داران،شفافیت، مسئولیتهای هیئت مدیره و اصول اخلاقی برقرار میکند . در این مقاله، به الگوهای حاکمیت شرکتی پرداخته می شود حاکمیت شرکتی یک مجموعه روابطی است بین سهامداران، مدیران و حسابرسان شرکت که متضمن برقراری نظام کنترلی بمنظور رعایت حقوق سهامداران جزء و اجرای درست مصوبات مجمع و جلوگیری از سوءاستفاده های احتمالی می- باشد. این قانون که مبتنی بر نظام پاسخگوئی و مسئولیت اجتماعی استوارست مجموعهای از وظایف و مسئولیتهایی است که باید توسط ارکان شرکت صورت گیرد تا موجب پاسخگوئی و شفافیت گردد بنابراین میتوان نتیجه گرفت حاکمیت شرکتی تعیین کننده ساختاری است که توسط آن اهداف سازمان تدوین شده و ابزار دستیابی به این اهداف و نظارت بر عملکرد مشخص میشوند .

حاکمیت شرکتی، الگوهایها کاربردی، کمیته حسابرسی