نسرین زحمت کش - کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی
علیرضا شجاع - کارشناس ارشد مشاوره توانبخشی

جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر دو گروه می باشد،گروه اول دختران فراری از منزل مراجعه کننده به مراکز بازپروری بهزیستی شهرستان مشهد مقدس و گروه دوم دختران خانواده که به لحاظ متغیرهایدموگرافیک با گروه اول همگن با خانواده ساکن شهرستان مشهد مقدس می باشند. قبل از آزمون فرضیات،وضعیت توزیع متغیرها در اطراف میانگین)توزیع نرمال(موردبررسی قرارگرفته که نتایجنشان داده که هر سه متغیر پذیرش اجتماعی،کیفیت زندگی و رفتار منطقی توزیع نرمالی دارند و بنابراین از آزمونهای پارامتریک جهت بررسی روابط بین متغیرها استفاده شده است.در این تحقیق بین متغیرهای پذیرشاجتماعی و کیفیت زندگی در بین دختران فراری به عنوان یک گروه آسیب پذیر اجتماعی رابطه معناداری مشاهده نشد. متغیرهای رفتار منطقی و کیفیت زندگی تنها در بین دختران فراری رابطه معناداری با یکدیگر -داشته و در بین دختران خانواده هیچگونه رابطه معناداری بین این دو متغیر مشاهده نشده است. متغیرهای پذیرش اجتماعی و رفتار منطقی در هر دو گروه دختران خانواده و دختران فراری رابطه معناداری با یکدیگرنداشته اند. نتایج این تحقیق نشان داد که دختران فراری معمولا از کیفیت زندگی پایینی برخوردار می باشند،آنها به دنبال تأیید اجتماعی از سوی دیگران بوده و بنابراین پذیرش اجتماعی بالایی دارند و میزان رفتارهای منطقی در آنانپایین تر است بنابراین می توان با ارائه آموزشهای مناسب در سنین پایین تر و بخصوص در مدارس اقدامات پیشگیرانه ای به عمل آورد و همچنین با اجرای جلسات روان درمانی و مشاوره می توان از اقدام مجدد آنان برای فرار پیشگیری نمود

کیفیت زندگی،پذیرش اجتماعی،رفتار منطقی،دختران فراری از منزل،دختران در خانواده