عباس وکیلی - دانشجوی کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی گرایش بازرگانی داخلی

به رغم مدرنیزه شدن سریع دنیا، تغییر فرهنگ به صورت آهسته و پیوسته صورت می گیرد. بی تفاوتی نسبت به این فرهنگها می تواند تاثیر منفی داشته از سوی دیگر فرهنگهای متفاوت مشتریان سازمان را در ارائه خدمات به مشتریان ناکام می گذارد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین هوش فرهنگی کارکنان شرکت های ایران خودرو و سایپا و رابطۀ آن با عملکرد صادراتی این شرکت ها می باشد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه کارمندان بخش تولید این شرکت هاهستند و حجم نمونه بصورت کل شماری تعیین شد و 423نفر از کارکنان با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی سادهتعیین شد، همچنین ابزارهای گردآوری این پژوهش شامل پرسشنامه هوش فرهنگی ارلی وانگ و پرسشنامه استاندارد عملکرد صادراتی می باشد. نتایج نشان داد که رابطۀ علی هوش فرهنگی با ویژگی های جمعیت شناختی نشان می دهد کهافراد با تحصیلات بالاتر، سابقه کار و سن بالاتر سازمان های به طور معمول سطح بالایی از تعامل های میان فرهنگی راتجربه می کنند و با هوش فرهنگی خود می توانند به لا یه های درونی فرهنگ های دیگر راه یابند و در نتیجه صادرات بیشتر خواهد شد. همچنین نقش برجسته ی هوش فرهنگی انگیزشی در این تحقیق را می توان این گونه تفسیر کرد که اگرسایر ابعاد هوش فرهنگی به انگیزش منجر نشود، نمودی در صادرات نخواهد داشت

هوش فرهنگی، عملکرد صادراتی، خودروسازی