محمدرضا یاورزاده - کاندیدای دکتری آینده پژوهی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی تهران
افشین گراوند - موسسه آموزش عالی فارابی

تغییرات بسیار پرشتاب در نیازهای عمومی از یک سو و لزوم تغییرات پرشتاب در محصولات، خدمات و فرآیندها از سوی دیگرشرایطی را به وجود آورده است که نوآوری به نام مهم ترین عامل رقابت پذیری سازمانی بیان شده است. هدف از این تحقیق ،بررسی تأثیر مدیریت کیفیت فراگیر بر نوآوری کارکنان می باشد. این تحقیق در تلاش است تا تاثیر ابعاد مدیریت کیفیتفراگیر بر نو اوری را در شرکت سیمان دورود بررسی نماید. جامعه ی آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان شرکت سیمان دورودکه تعداد آنها 809 نفر است که بر اساس جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان 250 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد مدیریت کیفیت فراگیر و پرسشنامه محق ساختهنوآوری استفاده گردید. برای تعیین روایی پرسشنامه ها از نظرات متخصصین و اساتید و برای پایایی آنها از ضریب آلفایکرونباخ استفاده گردید .جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری آزمون کمولوگروف -اسمیرنوف ، ضریب همبستگیاسپیرمن و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج تحلیل آماری به دست آمده نشان دهد که بین ابعاد هشتگانه ی مدیریت کیفیت فراگیر با نوآوری رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. که از بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر بعدهای پیامدهای بهبود کیفیت ،تمرکز بر مشتری و شناسایی و آموزش کارکنان به میزان 4/7% قدرت پیش بینی نوآوری را داشتند.

مدیریت کیفیت فراگیر، ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر، نوآوری، شرکت سیمان دورود