محمدرضا بابایی سمیرمی - عضو هیات علمی گروه اقتصاد، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
محترم رمضانپور - کارشناس ارشد آموزش پرستاری، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، بیمارستان عزیزی جویبار
لیلا باقری - کارشناس ارشد علوم اقتصادی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران

مبحث مشارکت نیروی کار زنان در اقتصاد، اولین بار در مدل های عرضه نیروی کار-فراغت نئوکلاسیک هامطرح شد.عوامل متعددی بر نرخ مشارکت زنان در اقتصاد تاثیر گذار هستند، که آموزش عالی مهم ترین آنهامی باشد. هدف این تحقیق، بررسی تاثیر آموزش عالی بر مشارکت اقتصادی زنان در کشور اسلامی منتخب با تاکیدبر آزمون فرضیه U- شکل ارتباط رشد اقتصادی و مشارکت اقتصادی می باشد. در این پژوهش به روش تحلیل داده های پنلی، تاثیر رشد آموزش عالی، بر نرخ مشارکت زنان در 15 کشور منتخب اسلامی در سال های 1991 تا 2012 بررسی شده است. جهت بررسی جمعی ارتباط بین متغیرها از روش تخمین pool بهره گرفته شد. ابتدا وجود عرض از مبدا جداگانه برای هریک از کشورها توسط آماره F لیمر،آزمون شد. آماره محاسبه شده، بیانگر رد فرضیه صفر «عرض از مبدا تمامی مقاطع باهم یکسان است»، بوده (F=41.85, PValue=0). لذا از روش داده های پنلی، جهت تخمین، استفاده شد. به منظور بررسی پایایی جمعی متغیرها، از آزمون ریشه واحد جمعی LLC استفاده شد. در نهایت نتایج تخمین پنل نشان داد که رشد یک درصدی آموزش عالی، به میزان 0,05 درصد، نرخ مشارکت نیروی کار زنان را افزایش می دهد. همچنین فرضیه وجود رابطه U- شکل بین رشد اقتصادی و مشارکت اقتصادی زنان تأیید شد.

مشارکت اقتصادی زنان، آموزش عالی، کشورهای اسلامی، توسعه اقتصادی