اعظم مدیح - عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور -یزد
عبدالرسول فیروزآبادی - عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد میبد

برخی از افراد دامنه ولایت فقیه را که اطاعت آن بر همه مسلمانان واجب است به وکالت فقیه تنزل داده اند و معتقدند بر طبق نظریهمالکیت مشاع به اقتضای زیست در اجتماع مشترک که فضای بزرگتری را نسبت به مالکیت های خصوصی دارد ، باید به رهنمود عقل وادراک ، شخصی را بعنوان وکیل و نماینده خود در راس این مالکیت مشترک قرار دهند تا بتواند نظم و عدالت نسبی را برقرار سازد و اگراحیانا در این وظیفه نتوانست به چارچوب بخشی به نیازمندی های مالکان مشاع پاسخ دهد بتوان اورا عزل و دیگری را که شایسته چنینکاری است انتخاب نمود، در حالیکه با پی بردن به فلسفه وجودی ولایت فقیه و حاکمیت و زعامت او بر جامعه مسلمین در می ابیم کهحکومت حقی است که خداوند به حاکم اعطا کرده است نه اینکه مردم به او داده باشند و اصولا مالکیت حقیقی جهان و ولایت برموجودات مختص خداوند است و اوست که این حق را به انبیاء و امامان معصوم (ع) وگذار کرده است ، در موقعیتی که دسترسی جامعهمسلمین به معصوم منصوب از جانب خدا ممکن نباشد با توجه به ضرورت اصل حکومت در هرجامعه ای و با استناد به اصل تنزلتدریجی ، حاکمیت و ولایت فقیهی که منصوب شده از جانب خداست ، بر جامعه ضرورت پیدا می کند.

ولایت ، وکالت، ولایت فقیه، وکالت فقیه