متقاضیان شهرهای جدید در تهران

سال انتشار: 1384
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 394

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICONT01_030

تاریخ نمایه سازی: 16 خرداد 1394

چکیده مقاله:

[توضیح: مقالات این کنفرانس فقط به صورت چکیده در مجموعه سیویلیکا نمایش شده است] کلانشهرها در کشورهای در حال توسعه، علیرغم آلودگی ها، ترافیک و مشکلات دیگر، جذابیت خود را برای متخصصان و کارمندان عالیرتبه و اقشار متوسط حفظ می کنند، زیرا تنها در این شهرها توقعات این گروهها از زندگی شهری برآورده می شود . رابرتس و اولیویرا به محدودیت حومه نشینی این طبقات در امریکای لاتین اشاره می کنند: جابجایی طبقات بالا و متوسط از مراکز شهری به حومه ها بدلیل زیر ساخت ناکافی و ضعف ارتباطات در حومه به تدریج کاهش یافت. مجاورت سکونتگاههای آلونکی با شهرک های حومه ای موجب از میان رفتن موقعیت اعیانی این شهرک ها شده است. (رابرتس و اولیویرا، 1996). طی دهه شصت و هفتاد میلادی کشورهای در حال توسعه به سیاست احداث شهرهای جدید به عنوان راه حلی برای جذب بخشی از جمعیت کلان شهرها و ساماندهی به استقرار جمعیت در مناطق کلانشهری روی آورند. احداث شهرهای جدید سادات، دهم رمضان و خالد در مصر (سالهای 1976و 1977)، در شه بمئی نو مجاور بمبئی ( سال 1970)شهر برازیلیا در برزیل و ... نمونه هایی از این سیاست است. از ابتدا قرار بود در این شهرها اقشار متوسط شامل کارمندان، تکنسین ها و متخصصان رده های میانی اسکان یابند. این هدف تحقق یافت اما نه در ابعادی که انتظار می رفت. در بسیاری از این شهرها سیاست اسکان گروه های کم درآمد ملحوظ نبود به این دلیل که ناسازگاری توان مالی این گروهها باحداقل قیمت ها در بازار زمین و مسکن این شهرها بدیهی تلقی می شد. موضوع تحرک جغرافیایی طبقات و اقشار متوسط و کم درآمد تحت تاثیر عوامل متعددی است، برای نمونه گولانی به برخی عوامل موثر بر عدم مهاجرت گروههای کم درآمد به شهرهای جدید در غرب اشاره میکند: علت این امر علاوه بر سیاست های اتخاذ شده در شهرهای جدید، تحرک کمتر گروه های کم درآمد است که عمدتا ناشی از احساس خطر و تهدید نسبت به موقعیت اجتماعی موجود و فقدان امکانات برای مقابله با مخاطرات جابجایی به شهر جدید است ( گولانی 1372) اما در کشورهای در حال توسعه گروه های کم درآمد تحرک قابل توجهی دارند. گسترش سکونتگاه های غیر رسمی در اطراف شهرهای بزرگ به خوبی ناگزیری و ابعاد گسترده جابجایی گروه های کم درآمد در مناطق کلانشهری کشورهای در حال توسعه را نشان می دهد. در این کشورها گروههای متوسط بر خلاف جوامع توسعه یافته گرایش کمتری به ترک مادر شهر دارند. این ناسازگاری بین ساختارها گروههای نیازمند و متقاضیانی که ممکن است تقاضای موثر آنها در بازار زمین شهرهای جدید سوداگری زمین و مسکن را دامن زده و ساخت و ساز و جذب جمعیت به شهر را به تعویق اندازد، قابل بررسی است. موضوع این مقاله تحلیل عوامل موثر بر جذب و اسکان گروههای مختلف اجتماعی به شهرهای جدید با توجه به نمونه شهر جدید هشتگرد در منطقه کلانشهری تهران است. در این بررسی می کوشیم با استفاده از نتایج مطالعات انجام شده درباره الگوهای اسکان اقشار اجتماعی در طرح مجموعه شهری تهران و اطلاعات در دسترس از واگذاری ها و ساکنان شهر جدید هشتگرد تعامل اجتماعی شهر جدید و منطقه را طی سال های اخیر بررسی کنیم.

نویسندگان