حسن رشیدی - دانشجوی دکتری جامعه شناسی اقتصادی و توسعه آموزشکده فنی و حرفه ای سما دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد.مهاباد.ایران

با وجود اینکه اندیشه هابر ماس در چهارچوب فکری مارکسیستی قابل تعریف است ولی تفاوت های اساسی با مارکسدارد. این مقاله با هدف شناخت اندیشه وی از روش اسنادی- کتابخانه و بررسی آثار فکری در این زمینه استفاده می کند. اندشه ورزی هابر ماس در عرصه های مختلف اجتماعی جامعه امروزی واقع شده است، وی در نگرش به تبارشناسیشناخت اقدامات انسان را داری ریشه در علایق شناختی متفاوت می داند، که دارای سه حالت اثباتی، هرمنوتیکی ورهایی بخش است، وی به مدرنیسم، نوگرایی و استعمار جهان حیاتی به وسیله نظام حاصل از آن می پردازد که بدینگونه شکل صوری عقلانیت که از نگرش پوزیتویستی مدرنیته است را باعث تضعیف جهان حیاتی می داند و به عدممشروعیت می انجامد، که حاصل دخالت دولت در اقتصاد است. هابرماس ضمن انتقاد از روند مشروعیت سازی آن رایکی از عوامل تحریف گر ارتباط و به عنوان یک بحران در جوامع سرمایه داری صنعتی قلمداد می کند. در چنین شرایط وحالتی است که هابرماس با الهام گیری از روانکاوی فروید که عوامل سرکوب گر را عامل شخصیت فرد می دانست به بازسازی نظریه نقد در مانی در سطح نظام اجتماعی اقدام نموده است.

مارکسیسم، شناخت، مدرنیته، نظام، مشروعیت