مدیریت تحول درسازمانها

مقوله مدیریت تحول هرچندبحثی نووتازه دررشته مدیریت است بااین حال دردودهه گذشته الگوها و روندهای آن به شکل شتابنده ای بادگرگونیهای اساسی روبرو شدها ست تغییردرتعریف عبارتست ازحرکت ازیک وضعیت به وضعیت دیگر درفرهنگ لغت و بسترتغییرچنین تعریف شده است حاصل یک اصلاح و تبدیل با یک وضعیت متفاوت تحول سازمانی عبارتست ازیک فرایند برنامه ریزی شده شامل تغییرفرهنگ سازمانی به سوی فرهنگی که درآن فرایندهای گروهی و جمعی نهادینه شده اند تحول یک ضرورت اجتناب ناپذیر است هرسیستمی اگرایستا وثابت باشد پس ازچندی بدلیل وجود قانون انتروپی مثبت نابود خواهد شد برای پیشگیری ازفنا و نابودی تزریق انتروپی منفی ضروری است و این چیزی جز پویایی وتغییر وتحول دربرابر محیط نمی باشد بطور کلی فرایند تحول درسازمان ها به هفت قسمت تقسیم میشوند ارزیابی محیطی /تعیین خلاکارایی /تعیین مساله ها و مشکلها /هدف گذاری /تعیین استراتژی /اجرا /ارزشیابی محیطی . ایجادتحول درزمینه های مختلفی و بصورت مدلهای مختلف ضورری است که عبارتنداز: تحولهای تکنولوژی/تحولهای سیاسی /تحولهای فرهنگی /اجتماعی /تحولهای اقتصادی مساله دیگری که دراین پزوهش مورد بررسی قرارمیگیرد تحقیق درعمل درمدیریت تحول میباشد که ازدوجنبه مورد بررسی قرارگرفته است: به عنوان یک فرایند/به عنوان رویکرد حل مساله درطی مدیریت تحول یکسری اهداف دنبال میشود که بصورت مختصر عبارتنداز: افزایش سازگاری بین ساختار، فرایندها، استراتژی/افرادوفرهنگ سازمان /ایجادوتوسعه راه حلهای نووخلاقانه درسازمان /توسعه توانایی نوسازی سازمان . باتوجه به تعاریفی که دراین پژوهش ارایه گردید همه صاحبنظران توافق دارند که تحول سازمان رشته ای است ازعلوم رفتاری کاربردی که برای اعمال تغییربرنامه ریزی شده مورداستفاده قرارمیگیرد

کلیدواژه ها:

مدیریت تحول ، سازمان ها ، تحول سازمانی ، تغییربرنامه ریزی شده ، اثربخشی سازمانی