بررسی رابطه مدیریتی تعارض سازمانی و هوش هیجانی

آنچه که در مدیریت صحیح تعارض مهم به نظر می آید، شناخت صحیح تعارض و به کارگیری آن در موقعیت های مناسب می باشد. بدین منظور شناخت تعارض های کار کردی ( مفید) و غیر کار کردی ( مخرب) در سازمان به عنوان پیش نیازهای مدیریت تعارض مهم به نظر می رسد. این مقاله با مطالعه و بررسی از منابع مرتبط، مفاهیم و جایگاه تعارض را مورد بررسی قرار میدهد. با توجه به اینکه هیجانات در سازمان به عنوان یک نیاز در بازارهای رقابتی امروز مطرح است و این امر مستلزم شناسائی وضعیت هیجانی کارکنان آن سازمان و مدیریت موثر آن برای کنترل تعارضات در سازمان است. نتایج حاصل از این مطالعه مروری نشان می دهد که مدیریت تعارض فرآیند تشخیص نقش مناسب تعارض در بین گروه ها و استفاده مناسب از فنون مربوطه برای بر طرف کردن یا تحرک آنها برای اثر بخشی سازمانی و همچنین روابط آن با هوش هیجانی است. یعنی مدیریتی که بتواند در شرایط تعارض به بهترین شکل سازمان را اداره کرده و بین کارکنان و سازمان تعادل ایجاد کند و رابطه هوش هیجانی و تعارض را مطرح کند و همچنین تعارض ایجاد شده را از بین ببرد تا همه توان ها و ظرفیت ها را در راستای اهداف سازمانی هم سو کند.

کلیدواژه ها:

تعارض ، تعارض سازمان ، مدیریت تعارض ، هوش هیجانی