مینا مظاهری تهرانی - کارشناس ارشدمدیریت دولتی گرایش سیستم های اطلاعاتی مدیریت دانشگاه علامه طباطبائی
حسن معاضد - دانشجوی کارشناسی ارشدمدیریت مالی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد

در طول چند سال اخیر موضوع همراستایی استراتژیک فناوری اطلاعات و کسب و کار ازیک سو برای ترکیب قابلیت های فناوری اطلاعات و انتقال آن به کسب و کار در سازمان هایی که به دنبال تلاش برای کسب مزیت های رقابتی در یک محیط رقابتی و متغیر هستند مدنظرقرارگرفته وازسوی دیگر این سازمان ها متحمل رقابت شدید و تغییر انتظارات مشتریان شده اند به گونه ای که آنان به منظور برآوردن این انتظارات، به گونه ای متفاوت از رقیبان خود، خدماتی با کیفیت بهترو تلاش برای افزایش وفاداری مشتریان خود محصولات جدیدی را به مشتریانشان ارائه می دهند. هرچندتحقیقات پیشین براثرات مثبت و سازنده این همراستایی تاکید داشتندولی خلأپژوهشی درمورد بررسی تأثیرهمراستایی استراتژیک فناوری اطلاعات و کسب و کار بردیگرمتغیرها در معماری سازمانی احساس می شدو مارا برآن داشت که به بررسی تأثیرهمراستایی استراتژیک فناوری اطلاعات و کسب و کاربرکیفیت خدمات با استفاده از مدل همراستایی استراتژیک 1هندرسون و ونکاترامن 2 ( سم ) ومدل سروکوال 3 پاراسورمان، زیتامل وبری درسنجش کیفیت خدمات پرداخته و به منظور سنجش این تأثیر دوپرسشنامه که روایی محتوایی آنان توسط اساتید دانشگاه ومدیران ارشد بانک توسعه تعاون مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و روایی سازه با استفاده ازمدل معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی در بین مشتریان و پرسنل ( ستادی ) این بانک توزیع گردید. درنهایت بیان می کنیم که همراستایی استراتژیک فناوری اطلاعات و کسب و کار به عنوان یک اصل برای دستیابی به بهبود کیفیت خدمات است. روش تحقیق مورد استفاده در این مقاله، توصیفی از نوع همبستگی و مدل حداقل مربعات جزئی ( PLS ) است وبه طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است که با استفاده از آن فرضیات پژوهش مورد آزمون قرار گرفتند و پس از تحلیل عاملی صورت گرفته کلیه سازه های پیشنهادی تحقیق مورد تأیید قرارگرفتند. نتایج حاصل از تحلیل و بررسی ها بیانگرتأثیر مثبت همراستایی استراتژیک فناوری اطلاعات و کسب و کار برکیفیت خدمات در صنعت بانکداری است

همراستایی ، استراتژیک ، فناوری اطلاعات ، کسب وکار ، کیفیت خدمات