رابطه هوش هیجانی با شیوه های تصمیم گیری مدیران شرکتهای تعاونی غرباستان مازندران

هوش هیجانی یکی از ارزشمندترین عوامل در اثربخشی مدیران سازمان است. هدف از این مطالعه رابطه هوش هیجانی با شیوه های تصمیم گیری مدیران شرکتهای تعاونی غرب استان مازندران است. این پژوهش از نظر هدف توصیفی - تحلیلی و از نظر زمانی هم به صورت مقطعی می باشد که در سال 1391 صورت گرفت. جامعه آماری این تحقیق عبارتند از: اعضای هیئت مدیره و مدیران شرکتهای تعاونی غرب استان مازندران و اعم از زن و مرد که تعداد آنها طبق آمار اخذ شده 300 نفر می باشد. روش نمونه گیری به صورت تصادفی بود و حجم نمونه نیز با استفاده از جدول « کرجسی و مورگان» 170 نفر برآورد شد. برای اعتبار پرسش نامه از آزمون آلفا کرونباخ استفاده شد و آلفا کرونباخ محاسبه شده بالاتر از 90 درصد برآورد شد. در نهایت با استفاده از نرم افزار 18-SPSS آزمون فریدمن انجام شد. مدیران زن 33 درصد نمونه و مدیران مرد نیز 67 درصد نمونه را تشکیل دادند. آزمودنی ها با سطح تحصیلات لیسانس بیشترین فراوانی را حدود 63 درصد نمونه را به خود اختصاص دادند. آزمون همبستگی نشان داد که بین هوش هیجانی با مولفه های(خودآگاهی، خودنظمی، خودانگیزشی، همدلی و مهارتهای اجتماعی) و شیوهای تصمیم گیری با مولفه های(آمرانه، حمایتی، تسهیل بخش، تفویضی) مدیران شرکتهای تعاونی غرب استان مازندران رابطه معنی داری وجود دارد(835/0). بین هوش هیجانی و شیوهای تصمیم گیری مدیران همبستگی مثبتی وجود داشت(703/0). بنابراین هر چه نمره هوش هیجانی بیشتر باشد قدرت مدیران در تصمیم گیری مناسب افزایش خواهد یافت. مشاغل هزاره سوم به مدیرانی نیاز دارند که دارای سطح بالائی از اعتماد به نفس، تعهد و روحیه تشریک مساعی بوده، با تضادهای موجود آنها را کنترل و مدیریت کنند و نتیجه پژوهش این که مولفه های مهارتهای اجتماعی و خودآگاهی مهمترین و بیشترین تاثیر در تصمیم گیری به سبک تفویضی را دارد. به عبارتی هر چه نمره هوش هیجانی بیشتر باشد قدرت تصمیم گیری از سبک آمرانه به سبک تفویضی مدیران افزایش می یابد.