مدح و نوشتن جوابیه در قالب قصیده از درون مایههای مهم ادب فارسی

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 57

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ADCONF06_108

تاریخ نمایه سازی: 1 آذر 1404

چکیده مقاله:

مدح و ستایش از مهمترین موضوعات قصیده در ادب فارسی به ویژه در آثار متقدمان؛ شاعران با بهره گیری از آرایه ای اغراق به برجسته کردن و بزرگنمایی خصلت های نیک ممدوح می پرداختند. قدیمی ترین سروده های مدحی در شعر فارسی، قصیده ای ستایشی در مدح یعقوب لیث صفار است. با این توصیف می توان مدح و مداحی را همزاد شعر فارسی. سیر تحول مدح بیانگر این است که اگرچه در آغاز شعر فارسی، دلیری، خوی جوانمردی و آزادگی ممدوح از سر اغراق و مبالغه با رستم و کارهای او سنجیده می شد، در شعر دوره بعدی ممدوح هر که می خواهد باشد و از هر نژاد و آیین که هست، برتر از رستم است و مبالغه در سطحی است که به مفهوم اصطلاحی آن نزدیکتر است. در دوره بعد استفاده از مبالغه برای شاعران چندان آسان شده است که رستم و شاهنامه و تمام دنیای اساطیری را در پای یک امیر ناتوان، بیگانه خوار و زبون و بی ارج می کنند. قصاید مدحی – که در آغازین روزهای ظهور شعر فارسی سروده می شد - همانند دیگر انواع شعر فارسی مضامینی محدود داشت؛ اما با گسترش شعر فارسی و همچنین ترقی، آن مسائل دیگری وارد دایره مضمونی مدح شد. برای نوع ستایشی شعر، در بین قالبهای شعری زبان فارسی بهترین قالب قصیده است. در این قالب شاعر ابتدا با ذکر ابیاتی به عنوان مقدمه قصیده، شرایط را برای بیان هدف اصلی خود مهیا می کند. سپس به بیان هدف اصلی خود که ستایش ممدوح است می پردازد. از مهمترین شاعرانی که در قالب مدح و ستایش به قصیده سرایی پرداخت، افضل الدین بدیل بن علی خاقانی شروانی است. خاقانی شروانی (۵۹۵۵۲۰ هجری قمری) از بزرگترین شاعران ایران در قرن ششم هجری است. وی به خصوص در قصیده، صاحب سبک و از قوت اندیشه و مهارت کم نظیری در ترکیب سازی و مضمون پردازی برخوردار است. خاقانی در اشعار ستایشی خود نیز همانند دیگر، اشعارش زبان و شیوه خاص خود را دارد. در مدایح، خاقانی می توان مجموعه ای از آگاهی ها و اطلاعات مفید همچون عرفان، آیات و احادیث، فلسفه و کلام، زیبایی های معنایی و... را یافت. در دیوان، خاقانی نزدیک به شصت قصیده با مضمون مدح سروده شده است. این قصاید هر کدام به تقریبی در دیوان خاقانی حضور دارند. او گاه پادشاهی به نام خاقان اکبر منوچهر بن فریدون شروانشاه را می ستاید و گاه در ستایش جمال الدین وزیر صاحب موصل که صله ای ارزشمند به خاقانی اعطا کرده، داد سخن می دهد. در بین ممدوحان، خاقانی حمد سیمگر دربندی از جمله کسانی است که در منطقه دربند با وی آشنا شد و به مباحثه با او پرداخت. خاقانی به وی ارادت ویژه ای داشته و به مدح و ستایش او پرداخته است. حمد سیمگر از معاصران و معاشران خاقانی و مراد و ممدوح او بوده است. نام کاملش در آثار خاقانی به صورت حجه الاسلام شیخ امام نجم الدین حمد بن علی بن احمد بن سیمگر باقی مانده و سیمگر نقره ساز پیشه پدر یا نیای او بوده است. سوال محوری پژوهش آن است که علت ارتباط خاقانی با نجم الدین حمد سیمگر و دلایل مدح و ستایش او در اشعارش چه بوده است؟ نزدیک شدن به پاسخهایی برای پرسش اساسی این تحقیق نیازمند پژوهشی با روش توصیفی – تحلیلی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات آن نیز اسنادی - کتابخانه ای است. در آخرین نقطه شمالی ایالت شروان شهر باب الابواب یعنی همان دربند واقع است.

نویسندگان

سمیرا شفیعی

دانشگاه تربیت مدرس

امین اله شکری

دانشگاه اراک