بررسی تاثیر آموزش مهارت های تنظیم هیجان و خودکنترلی بر پیشگیری از اختلالات اضطرابی و افسردگی در دانش آموزان دوره ابتدایی

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 58

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CONFOSTTPA03_1637

تاریخ نمایه سازی: 10 آبان 1404

چکیده مقاله:

در دنیای پرتحول و پیچیده ی امروز، دانش آموزان دوره ابتدایی در معرض حجم گسترده ای از محرک ها، فشارها و تغییرات هیجانی و اجتماعی قرار دارند که در بسیاری از موارد، توانایی مدیریت و تنظیم صحیح این هیجانات را از آنان سلب می کند. دوران کودکی و به ویژه سال های ابتدایی تحصیل، یکی از حساس ترین مراحل رشد عاطفی و روانی انسان به شمار می رود، چراکه در این دوران، پایه های اصلی شخصیت، رفتار و نگرش فرد نسبت به خود و جهان پیرامون شکل می گیرد. در چنین شرایطی، ناتوانی در تنظیم هیجانات و ضعف در مهارت های خودکنترلی می تواند زمینه ساز بروز اختلالات مختلفی همچون اضطراب، افسردگی، پرخاشگری، گوشه گیری، افت تحصیلی و مشکلات بین فردی در دانش آموزان شود. بنابراین آموزش مهارت های تنظیم هیجان و خودکنترلی نه تنها به عنوان بخشی از آموزش های عاطفی و اجتماعی، بلکه به عنوان ضرورتی بنیادین در فرآیند رشد سالم کودکان مطرح است. تنظیم هیجان به معنای توانایی فرد در شناسایی، درک، ابراز و کنترل واکنش های هیجانی خود به شیوه ای سازگارانه و متعادل است. این مهارت به دانش آموز کمک می کند تا در موقعیت های دشوار، احساسات خود را به درستی تشخیص دهد، از راهبردهای سالم برای کاهش هیجانات منفی استفاده کند و رفتارهایی متناسب با موقعیت از خود بروز دهد. در کنار آن، خودکنترلی به عنوان یکی از مولفه های اصلی هوش هیجانی، به فرد می آموزد چگونه میان احساسات درونی و رفتار بیرونی تعادل برقرار کند، تصمیمات منطقی بگیرد و در برابر وسوسه ها و هیجانات لحظه ای مقاومت نشان دهد. پژوهش های روان شناختی متعدد نشان داده اند که آموزش منظم این دو مهارت در دوران کودکی می تواند تاثیر چشمگیری در کاهش آسیب های روانی، تقویت تاب آوری، ارتقای عملکرد تحصیلی و بهبود کیفیت روابط اجتماعی داشته باشد. از سوی دیگر، اضطراب و افسردگی از شایع ترین اختلالات هیجانی در میان کودکان و نوجوانان هستند که در صورت بی توجهی، می توانند زمینه ساز مشکلات جدی تر روانی در بزرگسالی شوند. کودکان مضطرب معمولا دچار نگرانی مفرط، بی قراری، افت تمرکز و ترس های غیرمنطقی اند، در حالی که کودکان افسرده اغلب احساس بی ارزشی، ناتوانی، بی علاقگی و گوشه گیری را تجربه می کنند. در این پژوهش که به شیوه مروری و با مطالعه کتابخانه ای و مراجعه به مقاله ها و تحقیق های چاپ شده و مطالب دیجیتالی گرد آوری شده است و سعی بر آن شده که به بررسی تاثیر آموزش مهارت های تنظیم هیجان و خودکنترلی بر پیشگیری از اختلالات اضطرابی و افسردگی در دانش آموزان دوره ابتدایی پرداخته شود. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که کودکان دارای مهارت های بالای تنظیم هیجان و خودکنترلی، نه تنها از لحاظ هیجانی پایدارترند، بلکه از نظر تحصیلی نیز عملکرد بهتری دارند؛ زیرا این مهارت ها به آنان کمک می کند در مواجهه با ناکامی ها و چالش های درسی، استقامت و انگیزه خود را حفظ کنند. همچنین، داشتن توانایی کنترل تکانه ها و مدیریت هیجان، سبب افزایش اعتمادبه نفس و احساس کفایت در دانش آموز می شود و او را برای مواجهه با موقعیت های دشوار زندگی آینده آماده می سازد.

نویسندگان

زهرا عبادی

نویسنده اول