تبیین اشتیاق شغلی مدیران مدارس بر اساس توانمندسازی شناختی و رهبری توزیعی: تحلیل نقش واسطه ای

هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای رهبری توزیعی در رابطه بین توانمندسازی شناختی و اشتیاق شغلی مدیران مدارس غیردولتی شهرستان مرودشت بود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران مدارس غیردولتی شهرستان مرودشت در سال تحصیلی ۱۴۰۴-۱۴۰۳ به تعداد ۱۲۰ نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس جدول مورگان، ۹۲ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد استفاده شد: پرسشنامه توانمندسازی شناختی اسپریتزر (۱۹۹۵)، پرسشنامه اشتیاق شغلی شوفلی و بکر (۲۰۰۳) و پرسشنامه رهبری توزیعی هریس و اسپیلان (۲۰۰۸). روایی پرسشنامه ها از طریق روایی محتوا توسط اساتید و پایایی آن ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای هر سه پرسشنامه به ترتیب ۰/۸۹، ۰/۹۱ و ۰/۹۴ به دست آمد که نشان دهنده پایایی مطلوب ابزارهاست. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۴ و AMOS نسخه ۲۴ و از طریق آزمون های همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین توانمندسازی شناختی و اشتیاق شغلی (r=۰/۶۲)، بین توانمندسازی شناختی و رهبری توزیعی (r=۰/۷۱) و بین رهبری توزیعی و اشتیاق شغلی (r=۰/۷۸) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (P<۰/۰۱). همچنین، نتایج مدل سازی معادلات ساختاری تایید کرد که رهبری توزیعی در رابطه بین توانمندسازی شناختی و اشتیاق شغلی مدیران نقش واسطه ای معناداری ایفا می کند (β=۰/۴۵، P<۰/۰۱). این یافته ها بیانگر آن است که توانمندسازی شناختی مدیران، با تقویت بستر رهبری توزیعی، منجر به افزایش اشتیاق شغلی آنان می شود و اهمیت توجه به سبک های رهبری مشارکتی را در محیط های آموزشی برجسته می سازد.

کلیدواژه ها:

اشتیاق شغلی ، توانمندسازی شناختی ، رهبری توزیعی ، مدیران مدارس ، مدل سازی معادلات ساختاری.