جایگاه امور تربیتی در تحقق مدرسه یادگیرنده و جامعه محور

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 40

فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PJLCONFE01_6480

تاریخ نمایه سازی: 20 مهر 1404

چکیده مقاله:

امور تربیتی، به مثابه قلب تپنده نظام آموزشی، نقشی سرنوشت ساز در گذار مدرسه از نهاد صرفا آموزشی به نهادی یادگیرنده و جامعه محور ایفا می کند. در سنت آموزش رسمی ایران، امور تربیتی از ابتدا با ماموریت پرورش انسان متعهد، آگاه و مسئول پا به عرصه گذاشت و در دهه های اخیر با چالش هایی نظیر گسست کارکردی، تمرکز بر آموزش های شناختی، و کاهش نقش مربی گری تربیتی مواجه شده است. در چنین زمینه ای، بازاندیشی جایگاه امور تربیتی، نه یک ضرورت اجرایی، بلکه یک تحول معرفتی و راهبردی در تعریف مدرسه به شمار می آید؛ زیرا مدرسه یادگیرنده و جامعه محور، بر پیوند سه عنصر بنیادین «یادگیری مادام العمر»، «مشارکت اجتماعی» و «رشد شخصیت متوازن» استوار است.مدرسه یادگیرنده به معنای محیطی پویا، باز و در حال بازسازی مستمر است که یادگیری را به سطحی فراگیر، نظام مند و چندبعدی می کشاند. در چنین مدرسه ای، امور تربیتی نقش کانونی در ایجاد فرهنگ یادگیری همکارانه، مسئولیت پذیری و تفکر انتقادی دارد؛ زیرا تربیت نه صرفا فرایند انتقال ارزش ها، بلکه فرایند درونی سازی معنا و هویت است. مربیان تربیتی در این رویکرد، از مرزهای فعالیت های مناسکی و فوق برنامه عبور کرده و به عاملان تحول فرهنگی در مدرسه تبدیل می شوند. آنان با پرورش مهارت های اجتماعی، اخلاقی و عاطفی، بستری فراهم می سازند که یادگیری، نه محصول اجبار آموزشی بلکه زاییده کنش متقابل انسانی و تجربه زیسته باشد.از منظر نظری، پیوند امور تربیتی با مدرسه یادگیرنده را می توان در چارچوب «یادگیری سازمانی» (Senge, ۱۹۹۰) و الگوی «مدرسه جامعه محور» (Community-based Schooling) تبیین کرد. مدرسه ای یادگیرنده و جامعه محور، مدرسه ای است که در آن دانش آموزان، معلمان و والدین، اعضای فعال شبکه یادگیری اند؛ مسئولیت تربیت در این مدرسه به طور مشترک میان نهاد مدرسه، خانواده و جامعه تقسیم می شود. امور تربیتی در این میان، نقش تنظیم کننده و معنا بخش به روابط مدرسه و جامعه را ایفا کرده و ارزش های اجتماعی چون نوع دوستی، دگرپذیری، عدالت و مسئولیت مدنی را از سطح شعار به عرصه کنش روزمره مدرسه منتقل می کند.از دیدگاه فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی نیز، مدرسه یادگیرنده باید بر اساس کرامت انسانی و رشد همه جانبه بنا شود؛ یعنی یادگیری برای زیستن به مثابه انسان صالح، نه صرفا برای اشتغال یا رقابت تحصیلی. امور تربیتی در این الگو، حامل ماموریت “تعلیم نفس” و “تهذیب اجتماعی” است که از دل آن، عقلانیت اخلاقی و مسئولیت جمعی برمی خیزد. از این رو، تحقق مدرسه جامعه محور بدون بازتعریف نقش امور تربیتی در پیوند میان تربیت فردی و مسئولیت اجتماعی ممکن نیست.در سطح اجرایی، جایگاه امور تربیتی در مدرسه یادگیرنده نیازمند سه تحول بنیادین است: نخست، تحول در نقش مربی تربیتی از مجری برنامه ها به تسهیل گر فرآیندهای یادگیری و رشد اخلاقی؛ دوم، تلفیق امور تربیتی در طراحی درسی به صورت تلفیق افقی و عمودی میان واحدهای علمی، هنری، اجتماعی و دینی؛ و سوم، تعامل فعال امور تربیتی با نهادهای اجتماعی و فرهنگی محلی در قالب برنامه های مشارکتی، داوطلبانه و خدمت محور. این فرایند ها، مدرسه را از وضعیت جزیره ای به نهادی تعاملی تبدیل می کند که در آن یادگیری، فرآیندی اجتماعی و معنایی است.نتیجه آنکه، امور تربیتی نه یک بخش مجزا یا کمکی از مدرسه، بلکه زیربنای هویت یادگیرنده و پیوند اجتماعی آن است. مدرسه ای که در آن تربیت به مرکز تصمیم گیری و اجرا بازگردد، از حافظه آموزشی به حافظه فرهنگی و اخلاقی گذار خواهد کرد؛ یعنی جایی که یادگیری به کنش معنادار، تفکر مسئولانه و رشد انسانی منتهی شود. چنین تحولی مستلزم بازنگری جامع در سیاست های آموزشی، ارتقای صلاحیت حرفه ای مربیان تربیتی، و بازتعریف ارزشی مدرسه به عنوان «محیط زیست تربیتی جامعه» است. بدین سان، تحقق مدرسه یادگیرنده و جامعه محور وابسته به احیای فلسفه امور تربیتی است فلسفه ای که یادگیری را نه فرایند انتقال دانسته ها، بلکه فرآیند تحول انسان و جامعه در پرتو معنا، کرامت و مسئولیت می داند.

نویسندگان

شیما احمدی

امور تربیتی

فاطمه خزایی

امور تربیتی

عاطفه سلیمانی

امور تربیتی

پریا پاینده

امور تربیتی