اختلالات یادگیری پنهان و ضرورت شناسایی زود هنگام

هدف این پژوهش بررسی اختلالات یادگیری پنهان در دانش آموزان و تاکید بر ضرورت شناسایی زودهنگام آن ها در محیط های آموزشی است. پژوهش با هدف شناخت ابعاد شناختی و رفتاری این اختلالات و ارائه راهکارهای عملی برای مداخله موثر طراحی شده است. روش تحقیق به صورت کیفی و توصیفی بوده و از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با معلمان، مشاوران آموزشی و والدین، همراه با تحلیل محتوای پرونده های تحصیلی دانش آموزان استفاده شده است. روند پژوهش شامل گردآوری داده ها از نمونه های هدفمند، کدگذاری اطلاعات، و تحلیل مضمون با بهره گیری از مدل تحلیل تفسیری بوده است. در این مدل، داده ها بر اساس الگوهای رفتاری، نشانه های شناختی و تعاملات اجتماعی طبقه بندی و تفسیر شدند.نتایج حاصل نشان داد که بسیاری از دانش آموزان با اختلالات یادگیری پنهان، به دلیل عدم شناسایی به موقع، دچار افت تحصیلی، کاهش اعتماد به نفس و مشکلات ارتباطی شده اند. همچنین مشخص شد که نبود آموزش تخصصی برای معلمان و فقدان ابزارهای غربالگری استاندارد، از عوامل اصلی تاخیر در تشخیص این اختلالات است. پژوهش تاکید می کند که طراحی برنامه های مداخله ای مبتنی بر ارزیابی های شناختی و همکاری میان خانواده، مدرسه و متخصصان روان شناسی، نقش کلیدی در بهبود وضعیت این دانش آموزان دارد. در نهایت، پیشنهاد می شود که سیاست گذاران آموزشی، شناسایی زودهنگام اختلالات یادگیری پنهان را در اولویت برنامه های توسعه آموزشی قرار دهند.

کلیدواژه ها:

اختلالات یادگیری ، شناسایی زودهنگام ، دانش آموزان